وجوب محبت واحترام به پیامبرصلی الله علیه وسلم (۳)

در روایات آمده که بر مومن واجب است رسول االله صلی الله علیه وسلم را ازخودش بیشتر دوست داشته باشد:

«إن عمر بن الخطاب رضی الله عنه قال : یا رسول االله! لأنت أحب إلی من کل شیء إلا من نفسی، فقال: والذی نفسی بیده حتى أکون أحب إلیک من نفسک. فقال له عمر : فإنک الآن أحب إلی من نفسی. فقال: الآن یا عمر».

«عمر بن خطاب  رضی االله عنه گفت: ای رسول خدا! تو را از هر چیزی غیر از خودم
بیشتر دوست دارم، پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : قسم به ذاتی که جانم دردست او است، باید مرا از خودت نیز بیشتر دوست داشته باشی، عمر گفت : اکنون تورا از خودم نیز بیشتر دوست دارم، پیغمبر صلی الله علیه وسلم  فرمود : ای عمر! الان حق را گفتی».

از این حدیث ثابت می شود که محبت رسول الله – صلی االله علیه وسلم واجب و مقدم برهر محبتی غیر از محبت خدا است، و محبت رسول الله تابع و لازمه محبت خدا است، چون دوست داشتن رسول االله در راه خدا و برای خدا است. و بازیاد شدن محبت خدا در قلب مومن آن محبت زیاد و با کم شدن، کم می شود.

هرکس خدا ر ا دوست داشته باشد در راه خدا و به خاطر خدا دوستی می کند، و پیامبر
صلی الله علیه وسلم  را از همه ی مخلوقات بیشتر دوست می دارد، او را انسانی باعظمت می داند، به او احترام می گذارد، از او پیروی می کند، قول او را بر قول هرکسی دیگر مقدم می دارد، سنت های او را با ارزش دانسته و به آن عمل می کند.

علامه ابن القیم (رحمه الله) می گوید:
«هر محبت و احترامی برای بشر، در صورتیکه تابع محبت و تعظیم خدا باشد، جایز است. مانند محبت و تعظیم پیامبر  صلی الله
علیه وسلم  که نشانه اوج محبت و تعظیم او است و امتش به خاطر خدا پیامبرش را دوست داشته و مورد احترام قرار می دهند و بزرگ می دانند، چون خدا او را بزرگ دانسته است. و این محبت بر اساس محبت به خدا است. و خداوند، محبت و هیبتی درپیامبر صلی الله علیه وسلم قرار داده بود که در قلب اصحاب رضی االله عنهم  هیچ کس دوست داشتنی تر، با عظمتتر و بزرگوارتر از پیامبر  صلی الله علیه وسلم وجودنداشته.

عمرو ابن عاص پس از مسلمان شدنش می گوید: هیچ کس منفورتر از پیامبر نزد من نبود، اما پس از این که مسلمان شدم، هیچ کس از پیامبر برایم دوست داشتنی ترو بزرگتر نبود، او گوید:اگر از من بخواهید که او را برایتان وصف کنم، نمی توانم. چون چشمانم از دیدن عظمت و بزرگواری او سیر نشده است.
[عروه] ابن مسعود به قریش گفت : ای قوم! به خدا قسم! با گروهی به نزد کسری، قیصر و سایر ملوک رفته ام، هیچ پادشاهی را ندیدم که پیروانش مانند احترامی که اصحاب محمد به محمد صلی الله علیه وسلم  میگذارند، احترام بگذارند، به خدا قسم! به حدی برای او عظمت قائل بودند، که حتی یک لحظه از او غافل نمی ماندند. هیچ آب دهنی نمی انداخت مگر اینکه بر کف دست یکی از آنها می افتاد و آن را به سر و صورت خودمی مالیدند، و هر گاه وضو می گرفت نزدیک بود به خاطر آب وضویش با هم درگیرشوند».

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …