وجوب اقامۀ دولت اسلامی (۱)
صحبت دربارهی واجببودن اقامهی دولت اسلامی از بدیهیات شرعی میباشد، لیکن بخاطر شدّت زیاد غربت این موضوع، نیکو میدانیم که مختصری مجمل را از نصوص و اجماعات دالّه بر آن را بیاویم.
الله تعالی میفرماید: ﴿وَإِذۡ قَالَ رَبُّکَ لِلۡمَلَٰٓئِکَهِ إِنِّی جَاعِلٞ فِی ٱلۡأَرۡضِ خَلِیفَهٗۖ قَالُوٓاْ أَتَجۡعَلُ فِیهَا مَن یُفۡسِدُ فِیهَا وَیَسۡفِکُ ٱلدِّمَآءَ وَنَحۡنُ نُسَبِّحُ بِحَمۡدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَۖ قَالَ إِنِّیٓ أَعۡلَمُ مَا لَا تَعۡلَمُونَ٣٠﴾ [البقره: ۳۰]
«و (بیاد بیاور) هنگامیرا که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمین جانشینی قرار خواهم داد گفتند: آیا کسی را در آن قرار میدهی که در آن فساد و خونریزی کند؟ ما تسبیح و حمد تو را به جا میآوریم و تو را تقدیس میکنیم پروردگار فرمود: یقیناً من میدانم آنچه را که شما نمیدانید».
قرطبی : میگوید: «این آیه اصلی است در نصب امام و خلیفه که به او گوش داده و اطاعت شود، تا بوسیلهی او کلمهیشان جمع گردد و احکام خلیفه بوسیلهی آن تنفیذ گردد، و در واجب بودن آن، نه در بین امّت و نه در بین ائمه اختلافی وجود ندارد، جز آنچه که از الأعصم روایت شده، و در واقع او از شریعت اصم (ناشنوا) گشته و نیز هرکسی که همانند سخن او را بگوید و رأی و مذهب او را پیروی کند».([۱])
و الله تعالی میفرماید: «﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِیعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِی ٱلۡأَمۡرِ مِنکُمۡۖ فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِی شَیۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن کُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ ذَٰلِکَ خَیۡرٞ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِیلًا۵٩﴾ [النساء: ۵۹]
«ای کسانیکه ایمان آوردهاید! اطاعت کنید الله را، و اطاعت کنید پیامبر، و صاحبان امر تان را، و اگر در چیزی اختلاف کردید، آن را به الله و پیامبر باز گردانید؛ اگر به الله و روز قیامت ایمان دارید، این بهتر و خوش فرجامتر است».
امام ابن کثیر در تفسیر آن میگوید: «ظاهر این است که – الله اعلم – این آیه دربارهی جمیع صاحبان امر، از امرا و علما، عام میباشد».
و وجه دلالت از آیه این است که الله به اطاعت کردن از صاحبان امر، امر کرده است، و امر، دلیل بر وجوب میباشد و الله تعالی به اطاعتکردن از چیزی که وجود ندارد امر نمیکند، پس بر امّت معین شده که امامی برای خودشان نصب کنند.
[۱]– الجامع: ۱/۲۶۴٫