مفسر مأخوذ از فسر به معنای کشف است؛ پس مفسر یعنی چیزی که معنای آن مکشوف است؛ و در اصطلاح، آن است که وضوح آن بیشتر از وضوحِ نص است و خود بر معنایِ تفصیلی خود دلالت میکند به نحوی که در آن احتمالی برای تأویل باقی نمیماند، مانند این آیه که میفرماید: ﴿وَقَٰتِلُواْ ٱلۡمُشۡرِکِینَ کَآفَّهٗ﴾ [التوبه: ۳۶]، «با همهی مشرکان بجنگید». که در این آیه کلمهی «مشرکین» یک اسمِ ظاهر عام است، لکن احتمال تخصیص هم در آن وجود دارد، اما چون بعد از آن کلمهی «کافه» ذکر شده است، احتمال تخصیص از بین رفته، لفظ مفسر میشود. نیز، مانند این آیه که میفرماید: ﴿وَٱلَّذِینَ یَرۡمُونَ ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ ثُمَّ لَمۡ یَأۡتُواْ بِأَرۡبَعَهِ شُهَدَآءَ فَٱجۡلِدُوهُمۡ ثَمَٰنِینَ جَلۡدَهٗ﴾ [النور: ۴]، «کسانی که به زنان پاکدامن نسبت زنا میدهند و سپس هم چهار گواه نمیآورند، به آنان هشتاد تازیانه بزنید». که در آن لفظِ «ثمانین» احتمال تأویل ندارد، زیرا عددی معین است و احتمال مقداری کمتر یا بیشتر را ندارد، پس این لفظ مفسر است. همچنین، مانندِ این آیه که در مورد نفی عده از زنانی که قبل از آمیزش با آنان مطلقه شدهاند میفرماید: ﴿فَمَا لَکُمۡ عَلَیۡهِنَّ مِنۡ عِدَّهٖ تَعۡتَدُّونَهَاۖ﴾ [الأحزاب: ۴۹]، «دیگر برای شما عدهای بر آنان نیست تا حساب آن را نگاه دارید». که کلمهی «تعتدونها» احتمال تأویلشدنِ عده را به غیر مدت معمولی که زن مطلقه آن را در انتظار میگذراند، نفی میکند و در نتیجه، عده در این جا از قبیل مفسر میشود. نیز، مانند این که کسی به زن خود بگوید: «طلِّقی نفسکِ واحده»، «یک طلاق خودت را جاری کن». که در این جا، لفظِ «طلقی» خاص است و احتمال تأویل به سه طلاق را دارد، اما با ذکر لفظ «واحده» احتمال تأویل مرتفع شده است. همچنین مانند الفاظی که در قرآن کریم به صورت مجمل آمدهاند و در سنّت به صورتی قطعی تفصیل داده شدهاند که اجمالِ آنها را زایل کرده است که چنین الفاظی نیز مفسر میشوند، مانند آیهی ﴿وَأَقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰهَ وَءَاتُواْ ٱلزَّکَوٰهَ﴾ و ﴿وَلِلَّهِ عَلَى ٱلنَّاسِ حِجُّ ٱلۡبَیۡتِ مَنِ ٱسۡتَطَاعَ إِلَیۡهِ سَبِیلٗاۚ﴾ [آل عمران: ۹۷]، «حج این خانه واجب الهی است بر کسانی که تواناییِ رفتن به آن جا را دارند». زیرا رسول خدا ج معانیِ نماز و زکات و حج را تفصیل داده و با اقوال و افعالِ خویش مقصود از آنها را بیان نموده است و بدین ترتیب، این الفاظ از قبیلِ مفسری میشوند که احتمال تأویل ندارد.
مقاله پیشنهادی
خیار(داشتن اختیار در معامله)
حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …