واجبات آنان در برابر امیر نصیحت به حق و اطاعت از اوامر آنان است.
همچنین باید آنان را به نرمی و ملاطفت یادآوری و نصیحت کنند و پشت سر آنان نماز بخوانند و به همراه آنان جهاد کنند و صدقات را به آنان بسپارند و اگر دچار جور و ظلمی شدند، بر جور آنان صبر نمایند و اگر مرتکب کفر آشکاری نگشتند، بر آنان خروج نکنند و آنان را با مدح و چاپلوسی فریب ندهند و اصلاح و توفیق آنان را از خداوند مسألت نمایند.
دلیل این امر چیست؟
ادله ی این امر بسیارند، از جمله:
خداوند میفرماید:
( یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلاً) نساء ۵۹
«اى کسانى که ایمان آوردهاید خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاى امر خود را [نیز] اطاعت کنید پس هرگاه در امرى [دینى] اختلاف نظر یافتید اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید این بهتر و نیکفرجامتر است».
و پیامبرصلی الله علیه وسلم میفرماید:
«اسمعوا و أطیعوا و إن تأمّر علیکم عبد»
[بخاری۸/۱۰۵_مسلم۶/۱۴]
«سخن امیرانتان را بشنوید وآنان را اطاعت نمایید، اگرچه آن امیر بنده و غلامی باشد»
و فرمود:
«من رأی من أمیره شیئاً یکرهه فلیصبر علیه فإنه من فارق الجماعه شبراً فمات إلا مات میته جاهلیه.»
[بخاری۸/۱۰۵_مسلم۶/۲۱]
«اگر کسی از امیرش امر مکروهی مشاهده کرد، بر آن صبر گیرد. چون کسی که از جماعت مسلمین به اندازهی وجبی دور شود، مانند کسی است که بر مرگ جاهلیت مرده باشد».
و عباده بن صامت رضی الله عنه فرمود:
«فبایعناه فکان فیا أخذ علینا أن بایعنا علی السمع والطاعه فی منشطنا و مکرهنا و عسرنا و یسرنا و أثره علینا و أن لا ننازع الأمر أهله إلا أن تروا کفراً بواحاً عندکم من الله فیه برهان».
[بخاری۸/۸۷_۸۸_مسلم۶/۱۶_۱۷]
«پیامبر خدا ما را دعوت نمود به او بیعت دهیم بر سمع و طاعت در حالت خوشی و ناخوشی، سختی و آسانی و أثَره و تا زمانی که از امیر کفر آشکاری که در نزد خداوند دلیلی بر آن باشد، نبینیم، در این امر (حکومت) با آنها نزاع نکنیم»
و فرمود:
«إن أمر علیکم عبد مجدع أسود یقودکم بکتاب الله فاسمعوا له و أطیعوا».
[مسلم۶/۱۵_ترمذی۴/۲۰۹رقم۱۷۰۶]
«اگر امر و امارت شما به دست بندهای سیاهپوست و بیدست و پایی هم افتد، که شما را به کتاب خداوند راهنمایی بنماید از او اطاعت نمایید».
و فرمودند:
«علی المرء المسلم السمع والطاعه فیما أحب و کره إلا أن یؤمر بمعصیه فإن أمر بمعصیه فلا سمع ولا طاعه»
[بخاری۸/۱۰۵_مسلم۶/۱۵]
«بر مسلمان واجب است، امیر خود را در آنچه که خود میپسندد یا از آن بدش میآید، اطاعت نماید. مگر اینکه او را به معصیتی امر کند. که اگر او را به معصیت امر کرد، سمع و اطاعت از او واجب نیست».
و فرمودند:
«إنما الطاعه فی المعروف»
[بخاری۸/۱۰۶_مسلم۶/۱۵_۱۶]
«اطاعت [از والدین، امیر، خلیفه…] فقط در امور نیک و معروف جایز است».
و فرمود:
«و إن ضرب ظهرک وأخذ مالک فاسمع وأطع»
[مسلم۶/۲۰_ابوداود۴/۹۵رقم۴۲۴۴]
« حتی اگر [امیرت] تو را بزند و اموالت را از تو بستاند، از او حرفشنوی داشته باش و از او اطاعت کن».
و فرمودند:
«من خلع یدا من طاعه الله یوم القیامه لا حجه له، و من مات و لیس فی عنقه بیعه مات میته جاهلیه»
[مسلم۶/۲۲_احمد۲/۷۰و۸۲]
«کسی که دست از اطاعت خداوند بردارد، در روز قیامت حجت و بهانهای ندارد و هر کسی که بمیرد و بیعتی برگردن نداشته باشد، بر مرگ جاهلیت مرده است».
و فرمود:
«من أراد أن یفرق أمر هذه الأمه و هو جمیع فاضربوه بالسیف کائناً من کان»
[مسلم۶/۲۲_نسائی۷/۹۲_۹۳]
«کسی که بخواهد امت را در امر دین متفرق کند، او را بکشید، هر کس که باشد».
و دیگر احادیث.