صفای زندگی، تیرگی است و درخشش آن بیهوده و یأس آور میباشد؛ نویدهای زندگی، سرابی در صحرایی خشک و بیآب است. آنچه میزاید، وجودی ندارد و آنکه در دنیا سرور و آقا است، مورد حسادت و کینه میباشد و آن کس که در دنیا در ناز و نعمت قراردارد، مورد تهدید است و عاشق دنیا با شمشیر بیوفایی آن کشته خواهد شد.
أبنی أبینــا نـحن أهـل منـازل | أبــدا غـراب البیـن فیها ینعق |
«ما، درمیان منازلی سکونت گزیدهایم که همواره کلاغ جدایی، در آن قارقار میکند».
نبکی علی الدنیا وما من معشر | جمـعتهم الدنیــا فلم یتـفرقوا |
«به خاطر دنیا گریه میکنیم؛ حال آنکه هیچ گروهی نبودند که دنیا آنها را گرد هم آورده باشد و سپس متفرق و پراکنده نشده باشند».
أین الجبــابره الأکاسره الألی | کنزوا الکنوز فلابقین ولابقوا |
«سر کشان و قدرتمندانی که خزانهها اندوخته بودند؛آری! نه خودشان باقی ماندند و نه گنجهایشان».
من کل من ضاق الفضاء بعیشه | حتی ثوی فحـواه لحد ضیـق |
«هر کس که زندگی، برایش تنگ شده بود، بالاخره روزی وجودش را گور تنگ پوشاند و در خود گرفت».
خرس إذا نودوا کأن لم یعلموا | أن الکـلام لهم حـلال مطلق |
«وقتی صدا زده شوند، لال هستند و گویا نمیدانند که سخن گفتن، برایشان جایز است».
در حدیث آمده است: «علم با آموختن بدست میآید و بردباری با صبر و شکیبایی حاصل میشود».
در فن آداب باید گفت که هنر شادمانی را باید ساخت، اسباب آن را فراهم آورد و خود را به آن عادت داد تا اینکه خوی و سرشت انسان بگردد.
زندگی دنیا، سزاوار این نیست که ما عبوس و گرفته باشیم.
حکــم المنیه فی البریه جـاری | مـا هـذه الدنیــا بـدار قـرار |
«حکم مرگ، در میان مردم جاری است؛ این دنیا، سرای ماندن نیست».
بینــا تـری الإنسان فیها مخبرا | ألفیــته خـبراً مــن الأخبــار |
«انسانی را میبینی که گزارش مرگ دیگران را میدهد و ناگهان میبینی که خودش، به یک خبر تبدیل شده است».
طبعت علی کدر وأنت تریدها | صفـواً مـن الأقذار والأکدار |
«دنیا، بر ناگواری و تیرگی سرشته شده است و تو میخواهی که از آلودگیها و رنجها، پاک و صاف باشد»؟
ومکلـف الأیام ضد طباعـها | متطــلب فی المـاء جذوه نار |
«کسی که میخواهد چیزی را به روزگار تحمیل کند که بر خلاف طبیعت آنست، مانند کسی است که در میان آب به دنبال شعله آتش میگردد».
وإذا رجوت المستحـیل فإنما | تبنــی الرجاء علی شفیر هـار |
«و هرگاه به امر محال و ناممکن امیدوار باشی، بدان که ساختمان امید را بر لبه پرتگاه میسازی».
والعیـــش نوم والمنیـه یقظـه | والمـرء بینـهما خیـال سـاری |
«زندگی، خواب است و مرگ، بیداری؛ انسان در میان این دو، خیالی است».
فاقضــوا مآربـکـم عجالاً إنـما | أعــمار سـفــر مـن الأسـفـار |
«نیازهایتان را شتابان برآورده سازید؛ چون عمرهایتان، برقی است که همچون دیگر برقها لحظهای میدرخشد و از نگاهها پنهان میشود».
وترکضوا خیل الشباب وبادروا | أن تسـتـــرد فـإنـهن عـــوار |
«و اسبهای جوانی را بتازید و بکوشید تا نفس تازه کنند؛ چون آن اسبها، معیوبند».
لیس الزمان وإن حرصت مسالما | طــبع الزمــان عـداوه الأحرار |
«تو هرچند آزمند باشی، باز هم زمان، از در آشتی در نخواهد آمد؛ سرشت زمان و طبیعت آن، چنین است که با آزادگان دشمنی مینماید».
این، یک حقیقت تریدناپذیر است که شما نمیتوانید تمام آثار غم و اندوه را از زندگی خود بیرون ببرید؛ چون زندگی، اینگونه آفریده شده است: ﴿لَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ فِی کَبَدٍ ۴﴾ [البلد: ۴] «به راستی که ما، انسان را در درد و رنج آفریدهایم». ﴿إِنَّا خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِن نُّطۡفَهٍ أَمۡشَاجٖ نَّبۡتَلِیهِ﴾ [الإنسان: ۲] «ما، انسان را از نطفهای آمیخته آفریدهایم و او را میآزماییم». ﴿لِیَبۡلُوَکُمۡ أَیُّکُمۡ أَحۡسَنُ عَمَلٗاۗ﴾ [هود: ۷] «تا شما را بیازماید که کدام یک از شما عمل بهتری انجام میدهد».
هدف، این است که از غم و اندوه خود بکاهی، اما اینکه ناراحتی و اندوه، بطور کامل از صفحه زندگی حذف شود، چنین چیزی فقط در باغهای بهشت، ممکن و میسر است. از اینروست که بهشتیان، میگویند: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِیٓ أَذۡهَبَ عَنَّا ٱلۡحَزَنَۖ﴾ [فاطر: ۳۴] «ستایش خداوندی را سزاست که ناراحتی و اندوه را از ما دور کرد». این، دلیلی است بر اینکه اندوه و ناراحتی، فقط در بهشت بطور کامل از حیات انسان رخت بر میبندد. همانطور که کینه و حسد، فقط در بهشت بطور کامل از بین میرود. ﴿وَنَزَعۡنَا مَا فِی صُدُورِهِم مِّنۡ غِلّٖ﴾ [الأعراف: ۴۳] «و ما، ناراحتی و کینهای را که در دلهایشان بود، بیرون میکشیم».
پس هر کس، حالت و ضعف دنیا را بداند، آن را به خاطر رویگردانی، جفا و بیوفاییاش، معذور میداند و میداند که بیوفایی و جفا، سرشت و حالت دنیاست.
حلفت لنا أن لا تخون عهودنا | فکأنما حـلفت لنـا أن لا تفی |
«برای ما سوگند خورد که به پیمانهایی که با ما بسته، خیانت نکند؛ اما گویا سوگند خورده بود که بر سر پیمانش نماند».
با وضع و حالی که از دنیا بیان کردیم، شایسته است که فرد دانا و هوشیار، دنیا را با تسلیم شدن در برابر ناگواری و غم و اندوه، علیه خود یاری نکند؛ بلکه با تمام قدرت در برابر این تلخکامیها از خود دفاع کند. ﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن قُوَّهٖ وَمِن رِّبَاطِ ٱلۡخَیۡلِ تُرۡهِبُونَ بِهِۦ عَدُوَّ ٱللَّهِ وَعَدُوَّکُمۡ﴾ [الأنفال: ۶۰] «و برای (مبارزه با) آنها تا آنجا که میتوانید نیروی (مادی و معنوی) و (از جمله) اسبهای ورزیده آماده کنید تا با آن دشمن خدا و دشمن خود را بترسانید».
﴿فَمَا وَهَنُواْ لِمَآ أَصَابَهُمۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا ٱسۡتَکَانُواْۗ﴾ [آل عمران: ۱۴۶] «پس آنان از آنچه در راه خدا به آنها رسید، سست و ضعیف نشدند».