روایتی ساختگی :
“إذا حدثتم عنی حدیثًا فاعرضوه على کتاب الله،فإن وافق فاقبلوه،وإن خالف فردوه”
ترجمه : “هر گاه سخنی از من به شما گفته شد،آن را بر کتاب الله عرضه کنید،پس اگر موافق آن بود قبول کنید و چنانچه مخالف بود؛آن را نپذیرید و رد کنید.”
شمس الحق عظیم آبادی رحمه الله می فرماید :
قال الخطابی”فی الحدیث -أوتیت الکتاب ومثله معه – دلیل على أن لا حاجه بالحدیث أن یعرض على الکتاب وأنه مهما ثبت عن رسول الله صلى الله علیه و سلم شیء کان حجه بنفسه فأما ما رواه بعضهم أنه قال:إذا جاءکم الحدیث فاعرضوه على کتاب الله فإن وافقه فخذوه فإنه حدیث باطل لا أصل له وقد حکى زکریا الساجی عن یحیى بن معین أنه قال : “هذا حدیث وضعته الزنادقه”
ترجمه : “خطابی می گوید:این حدیث – أوتیت الکتاب ومثله معه – دال بر این است که نیازی به عرضه حدیث بر قرآن نیست،وهرگاه حدیثی از رسول الله صلى الله علیه و سلم ثابت شد،فی نفسه خود حجت است،اما آنچه که گروهی روایت کرده اند که : “هرگاه حدیثی به شما رسید آن را بر کتاب الله عرضه کنید،پس اگر موافق آن بود قبول کنید.” براستی که این حدیث باطل است و هیچ پایه واساسی ندارد،و زکریای ساجی از یحیی بن معین نقل نموده که فرمود: “این حدیث را زنادقه وضع کرده اند.” 📚 [عون المعبود شرح سنن أبی داود:۲۳۲/۱۲ ]
وهمچنین در کتاب کشف الخفاء عجلونی آمده که :
“وقد سئل شیخنا -یعنی الحافظ ابن حجر- عن هذا الحدیث فقال:إنه جاء من طرق لا تخلو عن مقال،وقد جمع طرقه البیهقی فی کتاب المدخل انتهى،وقال الصغانی:إذا رویتم,ویروى:إذا حدثتم عنی حدیثًا فاعرضوه على کتاب الله،فإن وافق فاقبلوه،وإن خالف فردوه،قال: هو موضوع.” [ ۹۹/۱ ]
ترجمه : “از شیخمان – ابن حجر عسقلانی – در مورد صحت این حدیث سوال شد،پاسخ دادند : “این حدیث از طرقی وارد شده که هیچ کدام خالی از اشکال نیستند و بیهقی جمیع طرق آن را در المدخل جمع نموده است.” – پایان سخن ابن حجر – و صغانی در مورد این حدیث فرمود:موضوع – ساختگی – است.”