هر اندازه دربارۀ سیرۀ نبوی نوشته و گفته شود، پایانی ندارد:
زندگینامۀ افراد بزرگ – به طور کل- اگر یک یا چندین مرتبه بیان یا نوشته شود، تمام میگردد و سخن در این زمینه کاری تکراری به شمار میرود و همان تلاش پیشینیان، متأخّران را از تحقیق و نگارش در این باره، بینیاز میسازد.
امّا مورّخان و راویان از ابتدای اسلام تاکنون به سیرۀ پیامبر صلی الله علیه وسلم توجّه نموده و کتابهای فراوانی به چندین زبان نوشته شده و هنوز هم موضوعی جدید به شمار میرود و بلکه – با وجود فراوانی مطالب و سخنانی که در این مورد بیان میگردد- روز به روز بر تازگی و جذّابیّتش افزوده میشود.
بر این اساس، اگر بخواهی دربارۀ موضوعی از موضوعات علمی، فکری، اخلاقی، رفتاری، اجتماعی، سیاسی، بیانی و بلاغی، زبانی و… تحقیق نمایی، موارد فراوانی را در سیرۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم مییابی که هدف و نیاز پژوهشگر را برآورده میسازد و علاوه بر این، مطالب دیگری نیز برای کسی که بیشتر بخواهد، وجود دارد. بنابراین سیرۀ نبوی چشمۀ بزرگ و لبریزی است که خیر بیرون میریزد و با وجود تفاوت در علاقهها و گرایشها، تمامی مردم از آن بهره میبرند. هر چند موضوعی که سیرۀ نبوی آن را بررسی مینماید متّکی بر تجربه و فکری که بر اساس دلیل و برهان باشد و بهوسیلۀ آن ردّ و نقض شود، نیست – یعنی مانند نظریّههای علمی که با گذشت زمان، دچار تجدید و تغییر میشوند، نیست- و بلکه از لحاظ اصل و مبدأ، بر پایۀ نقل و روایت است و با وجود این، میدان و زمینۀ وسیعی برای استنباط احکام، قوانین، قواعد علوم، محاسن آداب و اخلاق و امثال آن به شمار میرود.[۱]
[۱]– نک: مقدّمۀ کتاب: حدائق الأنوار ومطالع الأسرار، ج ۱، ص ۳٫