هرگاه خدا و رسولش عدالت نکنند، پس چه کسی عدالت می‌کند؟

«وعن ابن مَسعُودٍ رضی الله عنه قال: لمَّا کَانَ یَوْمُ حُنَیْنٍ آثر رسولَ اللَّه صلی الله علیه وسلم نَاساً فی الْقِسْمَهِ: فأَعْطَى الأَقْرعَ بْنَ حابِسٍ مائهً مِنَ الإِبِلِ وأَعْطَى عُییْنَهَ بْنَ حِصْنٍ مِثْلَ ذلِک، وأَعطى نَاساً منْ أشرافِ الْعربِ وآثَرهُمْ یوْمئِذٍ فی الْقِسْمَهِ . فَقَالَ رجُل: واللَّهِ إنَّ هَذِهِ قِسْمهٌ ما عُدِلَ فِیها، وما أُرید فِیهَا وَجهُ اللَّه، فَقُلْتُ: واللَّه لأُخْبِرَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم ، فأتیتُهُ فَأخبرته بِما قال، فتغَیَّر وَجْهُهُ حتَّى کَانَ کَالصِّرْف. ثُمَّ قال: «فَمنْ یَعْدِلُ إِذَا لَمْ یعدِلِ اللَّهُ ورسُولُه؟ ثم قال: یرحَمُ اللَّهُ موسى قَدْ أُوْذِیَ بِأَکْثَرَ مِنْ هَذَا فَصبرَ» فَقُلْتُ: لا جرمَ لا أَرْفعُ إلَیه بعْدها حدِیثاً».

متفقٌ علیه.

«از ابن مسعود رضی الله عنه روایت شده که گفت:
در روز حنین پیامبر صلی الله علیه وسلم عده‌ای را در تقسیم برگزیدند به اقرع بن حابس و عیینه بن حصن هر کدام صد شتر دادند و هم برای عدهء از اشراف قریش، در آن روز آنان را در تقسیم اختیار نمودند، مردی گفت: بخدا این قسمتی است که در آن عدالت رعایت نشده و هدف از آن رضای خدا نبوده است. من گفتم: بخدا من رسول الله صلی الله علیه وسلم را خبر می‌کنم. همان بود که خدمت‌شان آمده ایشان را با خبر کردم. چهرهء مبارک تغییر یافته و صورت مبارک برافروخت و گلگون شد، فرمود: هرگاه خدا و رسولش عدالت نکنند، پس چه کسی عدالت می‌کند؟ و باز گفت: خدا بر موسی سلام الله علیه رحمت کند هر آینه بیش از این اذیت شد و صبر کرد. گفتم البته بعد از این هیچ سخن را به ایشان نمی‌رسانم».

مقاله پیشنهادی

آنچه به هنگام بازگشت از حج یا عمره یا غیره گفته می‌‌شود

عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ رضی الله عنهما قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه …