قالَ الإمَام أبِی فَرَج الجَوزِی
کم مِن مُؤمِنٍ بِاللَّه عَزَّ وجَلَّ ، یحتَرِمَهُ عِندَ الخَلوَاتِ = فَیترُک مَا یَشتَهِی حَذرًا مِن عِقَابِّه أو رجَاءً لِثوَابِّه ، أو إجلالًا لَهُ،
فَیکُون بِذلِکَ الفعل کَأنَّهُ=
طرَحَ عُودًا هِندیًّا عَلى مَجـمَّـرٍ ،
فَیفُوحَ طِیبُّه ، فَیستَنشِقَهُ الخَلائِق ، ولا یَدرُون أیَن هُوَ ؟
چه بسیار مومن به الله عزوجل که در خلوتش حرمت الله را نگه می دارد پس هوا و شهوتش را به ترس از سزای الله و یا به امید پاداش الله و یا به خاطر بزرگی و جلال الله ترک می کند.
پس با این کار او همانند کسی است که یک عود هندی را بر آتشدان انداخته و بوی مطبوعش پخش می شود و مردم آن را احساس کرده اما نمی دانند از کجا می آید.
[ منظور برکات این مومن برای آن جامعه است که مردم نمی دانند این نعمات به خاطر چه کسی بر آنان نازل می شود ]صیـــــدُ الخَاطـــــِر لِلإمَام أَبِے فَرَج عَبدِالرَّحمَان المعروف بإبنِ الجَوزِی الجُزء الأول الصفحه ۱۸۵