کلمه ی (مرجئه) مشتق از (ارجاء) است یعنی «امهل» مهلت داد. آنها امر و سرانجام کسانی را که در موردشان اختلاف دارند، به روز قیامت واگذار می کنند و برخی از آنها نام فرقه ی خود را، مشتق از «أرجاء» به معنی برانگیختن امید در انسانهای گناهکار، می دانند و آنها هر مسلمانان گناهکاری را به توبه و بازگشت به سوی خدا، امیدوار میکنند.[۱]
سپس این گروه به بحث مسائل سه گانه ای پرداختند که قبل از آنها، شیعه و خوارج در مورد آن بحث کرده بودند.
چنانکه بیان کردیم و روشن شد، خوارج مرتکب گناه کبیره را کافر می دانستند همچنانکه شیعه نیز امامت را رکنی اساسی در اسلام میدانست. مرجئه آمد و اعلان کرد ایمان یعنی شناخت الله متعال و رسولان او و هرکس لا اله الا الله محمد رسول الله را بشناسد، مومن است یعنی آنها عمل را همراه با ایمان شرط نمیدانستند و این در واقع واکنشی نسبت به خوارج بود که عمل بر فرایض و ترک گناهان کبیره را شرط ایمان می دانستند. همچنین این دیدگاه واکنش و پاسخی به شیعه بود چرا که شیعه اعتقاد داشت ایمان به امامت و اطاعت از امام، جزء ایمان است.
ابن تیمه دو اصل را، عوامل اساسی اشتباه در اندیشه های مرجئه میداند:
اول: آنها گمان کردند که ایمان تنها یک مرتبه و درجه دارد و گفتند: ایمان فرشتگان، پیامبران و انسانهای فاسق با هم برابر است. این در حالی است که ایمانی که الله متعال واجب کرده با این ایمان بسیار متضاد است؛ پس بر فرشتگان نوعی از ایمان واجب کرده که بر بشر واجب نکرده است یا بر پیامبران نوعی از ایمان واجب کرده که بر غیر نبی واجب نکرده است و مقصود ما در اینجا این نیست که تنها بر آنها عمل را واجب نموده است بلکه تصدیق و اقرار نیز لازم و واجب و ضروری است.
دوم: مرجئه قایل به تمییز و تفاضل مردم در انجام اعمال نیستند، درحالی که ایمان کسی که واجبات را به طور کامل انجام می دهد با کسی که برخی از آنها را انجام نمی دهد، یکسان نیست همچنین ایمان شخص دزد، زناکار و شراب خوار مانند ایمان غیر آنها نیست.[۲]
[۱] -احمد امین، فجر الاسلام، ص ۲۷۹
[۲] – ابن تیمیه، الفرقان بین الحق و الباطل، ص ۲۹