- نکته عجیب و بچه گانهای که برخی از محققین در استناد به منابع دارند این است که وقتی سئوال میکنی چرا تاریخ در مورد فلان قضیه ساکت است. با ژستی حق به جانب اظهار نظر میفرمایند که: خفقان موجود در زمان خلفاء اجازه ثبت برخی موارد را نمیداده است!!! ولی:
– جای تعجب است که پس چگونه اینهمه نکات منفی وحشتناک بر علیه خلفاء در کتاب بحارالانوار وجود دارد؟ چگونه جمله سلمان که گفت: کردید و نکردید ثبت شده؟ چگونه یک غلام خارجی به نام: ابولولو جرات میکند، عمر یعنی خلیفه مقتدر وقت را تهدید به مرگ کند و بعد هم تهدید خودش را عملی کند؟ چطور آن عرب بدوی در مسجد در حضور همه بر میخیزد و به عمر میگوید اگر خواستی کج شوی تو را با این شمشیر راست میکنم؟ چطور آن عرب دیگر به عمر ایراد میگیرد که این پارچهای که پوشیدهای بیشتر از مقدار بیت المال است و عمر فرزندش را میآورد و او شهادت میدهد که من سهم خودم را به پدرم دادهام؟ این چه دیکتاتوری است که فرزندش زیر تازیانه عدل او جان میدهد؟!!! و چطور خلیفه زورگو و ظالم و ترسو و… بادی گارد نداشته است؟ زیرا اصولاً حکام -با صفاتی که شیعه معرفی میکند- همیشه در طول تاریخ، محافظ داشتهاند و دارند.
– آیا اینهمه مطالبی که بر ضد خلفاء وجود دارد و شما آنرا از لابه لای کتب اهل سنت جمع آوری میکنید آیا نشانه خفقان و دیکتاتوری است؟ یا اینکه آنقدر آزادی بوده که حتی نویسندگان سنی هر داستانی که بر لب مردم در کوچه و بازار بوده را برای جلوگیری از نابودی نوشته اند؟ و اکنون باید با معیارهای کارشناسی، تایید یا رد شود و صرف آمدن آنها در کتب خود آنها نشانه حتمی بر اتفاق افتادن این وقایع نیست.
– آری اگر تلقی ما از آزادی مانند تلقی آمریکا باشد که دول اسلامی را به جرم نقض حقوق بشر محکوم میکند حرفمان درست است ولی من فکر نمیکنم جانیها، شرابخوارها، سارقین، زناکارها و… در حکومت حضرت علی علیه السلام آزاد بوده و از مجازات معاف بوده باشند که عمر و ابوبکر را دیکتاتور بدانیم.
– اینکه حضرت عمر و حضرت ابوبکر از ضعیفترین و کم اهمیتترین تیرههای قریش بوده و توانستند خلیفه شوند نشان دهنده فضای آزاد و باز سیاسی در آن زمان است.
– مشورت پذیری بالای حضرت عمرt در بیشتر زمینهها از حضرت علی علیه السلام زیرا یک دیکتاتور در هیچ جای تاریخ مشورت پذیر نبوده است.
– عدم قیام و شورش مردمی، حتی در زمان حکومت سخت گیر حضرت عمر. با توجه به روحیه بدوی و عدم انقیاد پذیری اعراب. (بر خلاف زمان حضرت عثمان که با اندک بهانه ای، تمام مردم علم طغیان بر میدارند و ایشان به قتل میرسند).
– وابستگیها و عصبیتهای قومی قبیلهای اجازه ظلم و ستم و یا کشتن افراد را نمیداده دقیقا برای همین، پیامبر اکرم (و حتی ابوذر که تمام قبیلهاش راهزن بوده اند) در مکه سالم میمانند. با اینکه به خدایان زمان توهین میکردهاند.
ما یکی از علل شکست سپاهیان ابرقدرت زمان یعنی ایران را دیکتاتوری و ظلم و ستم پادشاهان ایرانی میدانیم. پس چگونه معتقدیم که: روحیه سلحشور و شهادت طلب سپاه اسلام و پیروزی آنها بر ایران و روم، در خفقان و دیکتاتوری شکل گرفته است!؟.
- گزینش یک قسمت از یک واقعه و پنهان کردن بقیه موارد
نمونه جالب آن جریان فدک میباشد که فقط مدت ۲ سال خلافت حضرت ابوبکرt و آن هم فقط مالکیت آن و نه استفاده از عین و نمائات آن از اختیار حضرت فاطمه خارج شد و حضرت عمر پس از خلافت آنرا هم پس داد علت کار حضرت ابوبکر نیز شورش اهل رده و عدم پرداخت زکات و نیاز به تجهیز لشکر اسلام برای سرکوب شورش بوده است. محقق و نویسنده شیعه با قضاوتی کاملاً یکجانبه یک حکم کلی صادر میکند و میگوید: فدک را غصب کردند. در حالیکه به احتمال قریب به یقین حتی اگر پیامبر صلی الله علیه وسلم نیز زنده بودند از فدک برای تجهیز سپاه اسلام و سرکوب شورش اهل رده استفاده میکردند.
- شاخ و برگ دادن به روایات تاریخی یا انتخاب روایاتی که شاخ و برگ بیشتری دارد یا از همه بدتر: مخلوط کردن چند روایت مختلف که دارای موضوع واحدی هستند. نمونه مشخص آن اخذ بیعت از حضرت علی علیه السلام در جریان سقیفه است. با بررسی تمامی روایات این نکته مشخص میشود که بنیهاشم و در راس آنها حضرت علی علیه السلام به شیوه انتخابات معترض بودهاند و نه به اصل انتخابات. آن هم به خاطر اینکه آنها با وجود قرابت نزدیکتر با پیامبر، حضور نداشتهاند. نکته دیگر اینکه راهپیمایی دستهای مسلح به سوی خانه حضرت علی به این علت بوده که به حضرت ابوبکر و حضرت عمر خبر میرسد عدهای در خانه حضرت علی برای شورش تجمع کردهاند. ولی به طور قریب به یقین بقیه موارد ساخته ذهن داستانسرایان است. زدن سیلی به گوش حضرت زهرا. سقط جنین محسن. آتش زدن در و…[۱] ولی نویسنده شیعه تمام روایات مختلف را کنار هم گذاشته و با ترکیب آنها واقعه را جذابتر و دراماتیکتر نشان میدهد.
[۱]– در قسمت مربوطه با دلایل محکم و کافی، دروغ بودن این موارد را ثابت میکنیم.