نوشتن علم

  1. عَنْ أَبِی جُحَیْفَهَ قَالَ: قُلْتُ لِعَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ: هَلْ عِنْدَکُمْ کِتَابٌ؟ قَالَ: ” لاَ، إِلَّا کِتَابُ اللَّهِ، أَوْ فَهْمٌ أُعْطِیَهُ رَجُلٌ مُسْلِمٌ، أَوْ مَا فِی هَذِهِ الصَّحِیفَهِ. قَالَ: قُلْتُ: فَمَا فِی هَذِهِ الصَّحِیفَهِ؟ قَالَ: العَقْلُ، وَفَکَاکُ الأَسِیرِ، وَلاَ یُقْتَلُ مُسْلِمٌ بِکَافِرٍ».[۱]

ابوجحیفه س می‌گوید به علی بن ابی‌طالب س گفتم: آیا نزد تو کتابی است؟ گفت: نه، فقط کتاب الله یا فهمی که شخص مسلمان به او داده شده یا آنچه که در این صحیفه‌ها وجود دارد. ابوجحیفه س می‌گوید که گفتم: در این صحیفه‌ها چه چیزی وجود دارد؟ علی جواب داد: احکام قصاص، آزاد کردن اسیر، و اینکه مسلمان در مقابل کافر کشته نمی‌شود.

  1. قَالَ أَبُو هُرَیْرَهَس: «مَا مِنْ أَصْحَابِ النَّبِیِّ صلی الله علیه وسلم أَحَدٌ أَکْثَرَ حَدِیثًا عَنْهُ مِنِّی، إِلَّا مَا کَانَ مِنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرٍو، فَإِنَّهُ کَانَ یَکْتُبُ وَلاَ أَکْتُبُ».[۲]

ابوهریره می‌گوید: «از اصحاب پیامبر صلی الله علیه وسلم کسی بیش‌تر از من حدیث از پیامبر روایت نکرده است، غیر از عبدالله بن عمرو که او احادیث را می‌نوشت، ولی من نمی‌نوشتم».

کسی‌که از سؤال کردن شرم و حیا داشته باشد، به دیگری امر نماید تا او برایش سؤال کند:

عَنْ عَلِیٍّ س قَالَ: کُنْتُ رَجُلًا مَذَّاءً وَکُنْتُ أَسْتَحْیِی أَنْ أَسْأَلَ النَّبِیَّ صلی الله علیه وسلم لِمَکَانِ ابْنَتِهِ فَأَمَرْتُ الْمِقْدَادَ بْنَ الْأَسْوَدِ فَسَأَلَهُ فَقَالَ: «یَغْسِلُ ذَکَرَهُ وَیَتَوَضَّأُ».[۳]

علی می‌گوید: من فردی بودم که مذی زیادی از من خارج می‌شد و چون دختر پیامبر صلی الله علیه وسلم در نکاحم بود، خجالت می‌کشیدم که حکم آن را از او بپرسم. بنابراین به مقداد بن اسود گفتم تا سؤال کند، و او از پیامبر صلی الله علیه وسلم سؤال کرد. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «آلت خویش را بشوید و وضو بگیرد».

[۱] – بخاری حدیث شماره ۱۱۱

[۲] – بخاری حدیث شماره ۱۱۳

[۳] – متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره ۲۶۹ و مسلم حدیث شماره ۳۰۳ با لفظ مسلم

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …