نوحه سردادن بر میت (گریستن با فریاد بلند و نوحه خوانی)

نوحه خوانی بر میت حرام است، چون پیامبر صلی الله علیه وسلم گفته است:
«النَّائِحَهَ إِذَا لَمْ تَتُبْ قَبْلَ مَوْتِهَا تُقَامُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ عَلَیْهَا سِرْبَالٌ مِنْ قَطِرَانٍ وَدِرْعٌ مِنْ جَرَبٍ» (رواه مسلم).
«زن نوحه گری که پیش مردنش توبه نکند و از این عمل زشت خود پشیمان نشود او در روز رستاخیر در حالی برانگیخته می‌شود و از گور بر می‌خیزد که پیراهن قطران سیاه و روپوش و تن پوشی از بیماری گری به تن دارد».
نوحه عبارت است از گریستن با صدای بلند و گفتن اوصاف مرده، مانند این که ماتم دیده گوید: وای پشتیبانم، وای قّوت پشتم، وای پشتم شکست، وای عزیزم و چنین خصایل و شمایل و امثال آن که بیشتر در میان زنان مرسوم است و اوصاف مرده را می‌شمارند و بر خویشتن می‌زنند. پیامبر  گفته است:
«ما مِنْ مَیَّتٍ یَمُوْتُ فَیَقُومُ باکِیهم فَیَقُولُ: واجَبَلاه، واسنداه وَ نَحوِ ذلکِ إِلَّا وُکَّلَ بِهِ مَلَکانِ یَلهَزانِهِ: هَکَذا کُنْتَ؟» (رواه الترمذی).
«هرکس بمیرد و نوحه گردان بگویند: وای کوه پشتیبان و تکیه گاهمان رفت و امثال آن، خداوند در آن وقت دو فرشته را بر وی می‌گمارد که بر سینه‌اش می‌زنند و می‌گویند مگر تو چنین بودی».
همان گونه که نوحه حرام است، یقه دریدن و بر سینه زدن و بر گونه زدن و خراشیدن آن و موی کندن و دعای بد بر خویشتن کردن و واویلا گفتن و امثال آن، و لباس غیر عادی پوشیدن و هر عملی که بیانگر اظهار جزع و فزع منافی با تسلیم و انقیاد در برابر قضا و حکم الهی باشد نیز حرام است، چون همه این کارها از جمله اعمال جاهلی و مخالف با روح اسلام است که پیامبر صلی الله علیه وسلم بدین گونه از آن‌ها نهی کرده است:
«لَیسَ مِناّ مَنْ ضَرَبَ الخَدَّ وَشَقَّ الجَیبَ وَدَعا بِدَعْوَی الجاهِلیَّهِ» (رواه الشیخان).
«کسی که در هنگام مصایب و مرگ به گونه خویش زند و یقه خویش را بدرد و سخنان جاهلی و دعویهای جاهلیت را مطرح کند بر دین ما نیست و از ما نیست».
(و در صحیحین آمده است که):
«بَرِئَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه وسلم مِنَ الصَّالِقَـهِ وَالحالِقَـهِ وَالشّـَاقَـهِ».
«پیامبر صلی الله علیه وسلم از کسی که با صدای بلند بر میت نوحه گری می‌کند و به هنگام مصیبت صدای خویش را بر می‌دارد، و موی خویش را می‌تراشد یا می‌کند و لباس را بر تن می‌درد بیزار است».
این اعمال جاهلانه از آن جهت حرام است که بدین می‌ماند که از دست ظالمی شکوه می‌کند و فریادرس می‌طلبد، در حالی که این وقایع و رویدادها محض عدل الهی است پس بر مسلمان واجب است که مرده و میت با اعمال دیگران معذب و گناهکار نخواهد شد مگر خود وصیت و سفارش کرده باشد که برایش چنین کنند، چون خداوند می‌فرماید:
﴿وَلَا تَزِرُ وَازِرَهٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰ﴾ [فاطر: ۱۸].
هیچ کس گناه کسی دیگر را به دوش نمی‌کشد بار گناه هرکس به دوش خود وی است».
لیکن اگر به آن وصیت کرده و سفارش نموده باشد که برایش نوحه گری و امثال آن راه اندازند مانند قول شاعر:
إِذا مِتُّ فَانعینیِ بِما هُوَ أَهلُهُ
وَشُقّی عَلیّ الجیبَ یا بِنتَ مَعبَدِ

«چون مُردم بگونه‌ای شایسته خبر مرگ مرا اعلام کن و گریه نما و برای من یقه خویش پاره کن ای دختر معبد».
بدیهی است در این صورت میت در عذاب خواهد بود و به وی نیز گناه می‌رسد، چون او به چیزی سفارش و توصیه کرده است که پیامبر صلی الله علیه وسلم به ترک آن و محو آن امر فرموده است، پس او با این توصیه‌اش با امر پیامبر صلی الله علیه وسلم مخالفت ورزیده است.
و مقصود از سخن جمهور علما نیز این است که گفته‌اند: مرده با این اعمال معذب خواهد گردید و احادیث تعذیب مرده را به سبب این اعمال، بر این حمل کرده‌اند که خود وصیت کرده باشد. مستحب است که هر چه زودتر برای پرداخت وام و بدهی میت اقدام به عمل آید به دلیل خبر:
«نَفْسُ الـمُؤْمِنِ مُعَلَّقَهُ بِدَیْنِهِ حَتّی یُقْضَی عَنهُ». (رواه الترمذی).
«جان مؤمن به وام او تعلق دارد و چشم به آن دوخته است تا این که به جای وی باز پرداخت گردد».
و چنانچه طلبکار آن را مطالبه کند این مبادرت واجب می‌شود.
به هنگام ضرری که پیش آمده و حادثه و رویدادی بدنی یا مالی و دنیایی و تنگنائی که پیش آمده است تمنی و آرزوی مرگ مکروه است، مگر اینکه فتنه و آشوب دینی پیش آید که در آن صورت آرزوی مرگ مکروه و ناپسند نیست. اما تمنای مرگ به خاطر یک هدف اخروی و قیامتی مانند شهادت در راه خدا بسیار پسندیده است. و سنت است که انسان فراوان یاد مرگ کند به دلیل خبر:
«أَکْثِرُوا مِنْ ذِکْرِ هاذِمِ اللَّذاتِ فَإنَّهُ لَا یَکونُ فِی کَثیرٍ إِلَّا قَلَّلَهُ وَلَا فی قَلِیلٍ إِلَّا کَثَّرَهُ».
«فراوان از مرگ که ویرانگر لذت‌ها است یاد کنید چون هرگاه از آن یاد شود بسیارها را اندک و اندک‌ها را بسیار می‌گرداند».
یعنی اعمال و مطلب فراوان دنیایی را اندک می‌گرداند و بر دل آدم سرد می‌شوند، و اعمال اندک خیریه را در دل آدم فراوان می‌گرداند و بر آن دل گرم می‌شود. واجب است که انسان با توجه خالصانه و پشیمانی راستین، خود را برای مرگ مهیا نماید و برای ترک گناهان شتاب ورزد و به خدا و درگاه او روی آورد تا مرگ او را ناگهانی درنیابد که توبه از دستش در رود و از او فوت شود.

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …