نه غصّهی غذا را بخورید و نه غُصّهی لباس و فقط به فکر زندگیتان باشید. چون این از هر دوی آنها مهمتر است. به پرندگانیکه بالای سرتان پرواز میکنند، بنگرید که نه کار میکنند و نه درو میکنند و نه طلا دارند و نه انبار میکنند و نه پس انداز مینمایند، امّا خدایمان نمیگذارد آنها حتّی یک لحظه هم گرسنه بمانند و تشنه بخوابند؛ حتّی سلیمان با آن همه عظمت و ثروت و فرمانرواییش باز پیراهن ساده میپوشید و جُز کفن با خود چیز دیگری نبرد. آیا میبینید چگونه گیاهان وحشی امروز میرویند و فردا در تنور نانوایی میسوزند. آیا نمیبینید خداوند چگونه به گُلهای سوسن لباس تازه و رنگارنگ میپوشاند در حالیکه سلیمان با همهی تخت و تاجش هیچ وقت لباس به آن زیبایی نتوانست بپوشد؛ پس خدایی که اینقدر به فکر گُلی است که امروز میروید و فردا از بین میرود، چگونه به فکر انسانها نباشد که اینقدر مقامشان در پیشگاه او بزرگند و حتّی خداوند به قدری به انسانها ارزش قائل است که به جای فرشتگان معصوم و پاکش، انسانها را به عنوان جانشین خود بر روی زمین معرفّی کرده است، ولی افسوس که برخی انسانها هستند که خود را از حیوان هم بدتر کردهاند؟!([۱]).
[۱]– انجیل متی فصل اوّل ص /۲۶٫