نهی امام مالک از علم کلام و جدل

  • ابن عبدالبر مصعب بن عبدالله زبیری روایت کرده که: (مالک بن انس می‏گفت: سخن گفتن بدون علم در مورد دین را سخنی زشت می‏دارم، و اهل سرزمین ما نیز آن را زشت می‏دارند و از آن نهی می‏کنند، مثل سخن گفتن در مورد عقیده جمهور قدریه و امثال آنها، و سخنی را که همراه علم باشد دوست دارند اما سخن گفتن در مورد دین خدا و ذات خداوند عزوجل، سکوت کردن درباره آنها را بیشتر دوست دارم، چون اهل سرزمینمان را دیده ام که از سخن گفتن در مورد دین مگر آنکه همراه علم باشد، نهی می‏کردند).[۱]
  • ابونعیم از عبدالله بن نافع روایت کرده که: (شنیدم که مالک می‏گفت: اگر مردی تمام گناهان کبیره به غیر از شریک قرار دادن برای خدا را انجام داده باشد، سپس از این هوا و هوسها و بدعتها – سخن گفتن بدون علم در مورد دین – دست کشد وارد بهشت می‏شود).[۲]
  • هروی از اسحاق بن عیسی روایت کرده که: (مالک گفت: هر کس با علم کلام در طلب دین باشد کافر می‏شود، هر کس با کیمیاگری مشغول بدست آوردن دنیا شد، ورشکست شد، و هر کس دنبال احادیث غریب رفت، دروغگو شد).[۳]
  • خطیب از اسحاق بن عیسی روایت کرده که: (شنیدم، مالک بن انس از مجادله در دین عیبجویی می‏کرد و می‏گفت: هر زمان مردی مجادله کننده تر از مردی دیگر پیش ما آمد، سعی بر آن داشت که ما آنچه را – قرآن – جبرییل برای پیامبر صلی الله علیه وسلم آورده رد نمائیم).[۴]
  • هروی از عبدالرحمن بن مهدی روایت کرده که:(پیش مالک رفتم و نزد او مردی بود که از او سؤال می‏کرد، مالک به او گفت: شاید تو از یاران عمرو بن عبید باشی، خداوند عمرو بن عبید را لعنت کند، چون او بود که بدعت کلام را بنیانگذاری کرد، و اگر کلام، علم بود، صحابه و تابعین در مورد آن سخن می‏گفتند، همچنان که در مورد احکام و دستورات دینی سخن گفته‏اند).[۵]
  • هروی از أشهب بن عبدالعزیز روایت کرده که: (شنیدم که مالک می‏گفت: شما را از بدعت بر حذر می‏دارم، گفته شد: ای اباعبدالله بدعت چیست؟ گفت: اهل بدعت کسانی‏اند که در مورد اسماء و صفات، کلام، علم و قدرت خداوند بدون کوچکترین علمی‏سخن می‏گویند، و از چیزی که در مورد آن صحابه و تابعین واقعی آنها سکوت کرده‏اند ، ساکت نمی‏شوند).[۶]

ابونعیم از امام شافعی روایت کرده که: (مالک بن انس زمانی که بعضی از اهل هوا و هوس پیش او آمدند، گفت: اما من از طرف خداوند و دینم دارای دلیل و برهان هستم، و اما تو در شک هستی پس پیش کسی که در شک قرار دارد برو و با او مجادله و مباحثه کن).[۷]

  • ابن عبدالبر از محمد بن احمد بن خویز منداد مصری مالکی روایت کرده که: (مالک فرموده، اجاره دادن کتابهای اهل اهواء و بدعت و پیشگویان به وسیله ستارگان، جایز نیست و کتابی را نیز نام برد و سپس گفت: و کتابهای اهل اهواء و بدعت نزد یاران ما، همان کتابهای اهل کلام از جمله معتزلی‌ها و امثال آنها می‏باشند و اجاره آنها فسخ می‏شود).[۸]

و این نگاهی گذرا به موضع عقیدتی امام مالک در مورد توحید، صحابه رسول خدا، ایمان، علم کلام و غیره بود که به آن اشاره‌ای کردیم.

 

[۱] – جامع بیان العلم و فضله ص۴۵٫

[۲] – الحلیه (۶/۳۲۵).

[۳] – ذم الکلام (ق۱۷۳ –أ).

[۴] – شرف أصحاب الحدیث ص۵٫

[۵] – ذم الکلام (ق ۱۷۳ – ب ).

[۶] – ذم الکلام (ق ۱۷۳ – أ).

[۷] – الحلیه (۶/۳۲۴).

[۸] – جامع بیان العلم و فضله ص۴۱۶- ۴۱۷٫

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …