اکنون به بیان نمونههایی از حسن ظن در برخورد با مخالف را که بر زبان و قلم ائمۀ هدی جاری گشته، میپردازیم:
شیخ الاسلام ابن تیمیه میگوید: «اگر هر دو مسلمانی که در مسألهای با هم اختلاف پیدا مینمودند همدیگر را ترک میکردند (و محبت و احترامشان نسبت به هم قطع میشد) دیگر هیچ برادری و پیوندی میان مسلمانان باقی نمیماند، ابو بکر و عمرس که هر دو آقا و سرور مسلمین میباشند در کارهای بسیاری با هم اختلاف پیدا میکردند، اما قصدی جز خیر نداشتهاند».[۱]
همچنین میگوید: «هیچ کس حق ندارد که از خطا و اشتباه علما پیروی کند و دنباله رو اشتباهات آنان باشد، همچنین جایز نیست در مورد علما و مؤمنین جز به چیزهایی که شایسته آن هستند، سخن بگوید، به راستی خداوند خطا و اشتباه مؤمنین را مورد بخشش قرار داده است».[۲]
وی میافزاید: «هنگامی که گروهی از علمای کوفه شنیدند که بعضی از گذشتگان نبیذ (شربتی که از کشمش است) نوشیدهاند چنین پنداشتند که آنان “مسکر”ی را نوشیدهاند، گروهی از همان کوفیان گفتند: شعبی و نخعی و ابو حنیفه و شریک و ابن ابو لیلی و دیگران، آن را حلال دانستهاند، اینان در این مورد اجتهاد نموده و قصدشان نیز دریافت حق بوده، و پیامبرص میفرماید: «وقتی که حاکم و قاضی در قضاوت و حکم خود تلاش و کوشش نمایند و در این قضاوت به حق حکم کنند، دو ثواب و اجر دارند (یکی ثواب تلاش و زحمتی که کشیدهاند و دیگری ثواب تشخیص حق و حکم به آن) اگر بعد از تلاش و زحمت به خطا و اشتباه حکم نمایند، تنها یک اجر دارند. (که اجر تلاش و زحمت است)».[۳]
تو در این سخنان امام تاکیدی را میبینی که در مورد رعایت حقوق مسلمانان و حمایت از آبرو و حسن ظن به آنان و عدم نادیده گرفتن حقوقشان به سبب اختلاف با آنهاست، زیرا اصل بر این است که آنان در جستجوی حقاند، و تو خواهان راهیابی آنانی، اگر آنان را مورد طعن و بدگویی و سوء ظن قرار دهی، از همان ابتداء راهیابیشان را خنثی و بی اثر میسازد.
[۱]– الفتاوی لابن تیمه (۲۴/۱۷۳).
[۲]– همان (۳۲/۲۳۹).
[۳]– همان (۳۴/۱۹۱، ترجمه حدیث از لؤلؤ والمرجان، ج۲، ص۳۳۳).