نماز و کودکان

باید برای ترویج هر طرح، عمل و ایده‌ شیوه‌ی درست و منطقی آن را در پیش گرفت تا به نتیجه‌ی مثبت‌تری دست یافت. نماز، از ارکان اساسی دین مبین اسلام است که هر فرد مؤمن وظیفه دارد ابتدا خود بر آن عامل باشد و سپس با اتّخاذ روش صحیح، خانواده و به ویژه فرزندان خویش را از همان سنین کودکی بدان ترغیب و تشویق نماید؛ تا تربیت و پرورش کودکان آن جامعه سالم و صحیح شکل گیرد.

بی‌تردید نماز در شکل‌گیری آینده‌ای بهتر کودکان و فرزندان‌ هر جامعه، عنصری اثرگذار و تأثیر مثبت آن در همان صورت است که بدانیم چگونه نماز را با فلسفه و حکمت‌های بی‌شمارِ نهفته و ناگفته‌های آن برای نونهالان و کودکان، زیبا و روح‌بخش جلوه دهیم.

باید بدانند که آن‌گونه که مردم بر حسب عادت می‌خوانند نیست و نماز فراتر از این تصوّر کودکانه است. باید بزرگترها و اولیاء این تصویر واقعی را برای آنان ترسیم، تعریف و تبیین کنند.

باید بدانند که نماز یک رابطه ویژه، اما زیبا و ارزشمند است که طی آن یک نمازگزار دقایقی را در بارگاه الهی می‌ایستد و زبان خواهش و تمنا را می‌گشاید و نفس خود را شایسته و آماده دریافت فیض و حکمت باری‌تعالی می‌کند.

در آیه‌ای از قرآن فرموده‌ای از خداوند را می‌خوانیم که نماز را بازدارنده زشتی‌ها و منکرات تعریف می‌کند؛ ﴿اُتْلُ مَآ أُوْحِىَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلاهَ إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهَى‏ عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ﴾. «آنچه را از کتاب (آسمانى قرآن) به تو وحى شده تلاوت کن و نماز را به ‏پادار، که همانا نماز (انسان را) از فحشا و منکر باز مى‏ دارد و البتّه یاد خدا بزرگ‏تر است و خداوند آنچه را انجام مى ‏دهید مى‏ داند.» و این همان نماز است که روح دارد و روحی را که در وجود آدمی است صفا و صیقل می‌دهد.
و از مسلّمات است که تشویق و ترغیب از تهدید و اجبار کارسازتر است و میل و رغبت بیشتری برای عمل در افراد ایجاد می‌کند. حال این پرسش مطرح است که برای نهادینه کردن فرهنگ نماز در اجتماع، به ویژه کودکان و نوجوانان چه شیوه‌ای بهتر نتیجه می‌دهد؟

آیا کودکان و فرزندان را با خشم و اجبار و تهدید و زور و پرخاشگری برای نماز به مسجد بفرستیم؟ یا از نماز عبادتی زیبا و دلنشین برای آنان به تصویر بکشیم که در رهانیدن انسان از تباهی و گمراهی نقش ارزنده‌ای دارد و زنگارها را از دل می‌زداید؟

اگر در دستور به نماز خشونت و اجبار چاشنی کار شود، کودکان در سنین بالا نمازگریز می‌شوند و یا در ادای آن از خود سستی و ضعف نشان می‌دهند؛ چون به محض این‌که آن اهرم فشار برداشته شود به نخواندن نماز میل بیشتری دارند؛ زیرا از کودکی برای ادای نماز توجیه و قانع نشده‌اند تا در بزرگسالی برای نماز اهمیت قایل شوند؛ چونکه شخصیت و منش اصلی هر فردی در دوران کودکی او پی‌ریزی می‌شود و شکل می‌گیرد.

رسول گرامی اسلام صلى الله علیه وسلم در حدیثی می‌فرمایند: فرزندان را از هفت سالگی به خواندن نماز دستور دهید و از سن ده سالگی به نخوان نماز آنان را تنبیه نمایید.

و این همان فراهم نمودن ذهن کودک با تشویق و تحسین برای ادای نماز است که طی این سه سال اولیاء و مربیان وظیفه دارند با استفاده از روش‌های کارساز، کودکان و فرزندان را به نماز آشنا کنند تا جائیکه بدان انس گرفته و آن را دوست بدارند و با میل و اشتیاق خود به ادای آن مبادرت ورزند.

به طور مثال اگر بیدار شدن کودک برای نماز صبح او را بسیار رنج می‌دهد، او را با کتک و تهدید بیدار نکند، اما برای ادای آن به او هدیه و جایزه وعده دهد، سپس جایگاه و نقش نماز را در زندگی به او بفهماند و آموزش دهد؛ تا به تدریج نماز را به عنوان عنصری که او را در تمام عمر پایدار می‌سازد و از زشتی‌ها و منکرات باز می‌دارد بپذیرد و با آن انس بگیرد و در سنین بالا از ترک آن بپرهیزد.

اسلوب دیگر اینکه والدین خود به نماز پایبند باشند و در حضور کودک نماز بخوانند و او را در مساجد، نمازهای جمعه و عید با خود ببرند تا کودکان بعد از مشاهده صحنه‌های شکوهمند و زیبای نمازگزاران آن را باور کنند و از نماز برای همیشه اثری مثبت و زیبا در ذهن‌شان نقش ببند.

مقاله پیشنهادی

دنیا، اینگونه آفریده شده است

روزی مارکس اویلیوس، یکی از فیلسوفان بزرگ دربار امپراطوری روم، گفت: امروز افرادی را ملاقات …