فضیلت نماز جماعت با نماز خواندن مرد با همسرش در خانه یا با دیگران حاصل میشود (لازم نیست که جماعت در مسجد باشد)، لیکن جماعت در مسجد باشد بهتر است و هرجا درمساجد جمعیت نمازگزاران بیشتر باشد جماعت آنجا بهتر است، پس اگر در مسجد نزد خانهاش جمعیتی نمازگزاران اندک و در مسجد دور از خانهاش جمعیت نمازگزاران بیشتر باشند جماعت مسجد دور بهتر است مگر در دو حالت: اول اینکه با رفتن او به مسجد دور جماعت مسجد نزدیک تعطیل شود. دوم: اینکه امام مساجد با جمعیت کثیر، فاسق و بدعت گزار باشد، در این صورت جماعت نزدیک و اندک بهتر است.
اگر کسی جا بماند یا دیر برسد و امام را پیش از سلام دادن دریابد او فضیلت جماعت را دریافته است، چون پیامبر صلی الله علیه وسلم گفته است:
«إِذَا جِئْتُمْ إِلَى الصَّلاَهِ وَنَحْنُ سُجُودٌ فَاسْجُدُوا وَلاَ تَعُدُّوهَا شَیْئًا وَمَنْ أَدْرَکَ الرَّکْعَهَ فَقَدْ أَدْرَکَ الصَّلاَهَ». (رواه أبوداود).
«هرگاه یکی از شما به نماز آمدید و دیدید که ما در سجده هستیم شما نیز نیت کنید و با ما به سجده آیید، و آن را چیزی (رکعتی) حساب نکنید، و هر کس به یک رکعت به امام برسد او یک نماز را دریافته است، و یک رکعت برایش حساب میشود».
به دلیل اینکه پیامبر صلی الله علیه وسلم سجود را به طور عام گفت، پس سجده آخر را نیز شامل میشود. باید دانست وقتی مأموم میتواند رکوع امام را در یابد که همراه او در رکوع طمانینه داشته باشد، چون رکوع بدون طمانینه رکوع به حساب نمیآید پس نبودن طمانینه به منزله نبودن رکوع است.
پس بایستی پیش از برخاستن امام از رکوع در رکوع طمانینه و سکون یابد و به مقدار یک بار سُبحان ربی العظیم گفتن همراه امام در رکوع بماند تا یک رکعت حساب شود. و شرط حصول جماعت آنست که مأموم نیت اقتدا کند و الله أکبر را بگوید، چون اقتدا و پیروی از امام عمل است و هر عبادتی نیاز به نیت و قصد تعلق دارد، چون پیامبر r به طور عام گفته است: «تنها با نیت است که اعمال عبادی ارزش پیدا میکند و معتبرند».
انسان آزاده و بالغ میتواند به برده و کودک (ممیز) اقتدا کند. جواز اقتدا به برده و عبد به دلیل روایت بخاری از عایشه ک است که: برده و بندهاش ذکوان به امامت جماعت او میایستاد و عایشه ک پشت سر او نماز میخواند. و اما جواز اقتدا به کودک پسر به دلیل اینکه عمرو بن سلیمه در زمان پیامبر صلی الله علیه وسلم در سن شش سالگی یا هفت سالگی امام جماعت قوم خود میشد و بر ایشان امامت جماعت میکرد. (به روایت بخاری).
اقتدای مرد به زن درست نیست چون خداوند می فرماید:
﴿ٱلرِّجَالُ قَوَّٰمُونَ عَلَى ٱلنِّسَآءِ﴾ [النساء: ۳۴].
«سرپرستی کار زنان با مردان است».
و چون پیامبر صلی الله علیه وسلم گفته است:
«أَخِّروُهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَخَّرَهُنَّ اللَّـهُ».
«زنان را در صف نماز در آخر قرار دهید همان گونه که خداوند آنان را در آخر قرار داده است».
«أَلا لَا تَؤُمَّنَّ اِمرَأَهٌ رَجُلاً». (رواه ابن ماجه).
«هان بدانید که نباید زنی به امام جماعت مردی بایستد». (به روایت ابن ماجه). برخی بدین حدیث استدلال کردهاند:
«لَن یُفْلَحَ قَوْمٌ وَلَّوا أَمْرَهُم امرَأَهً». (رواه البخاری والنسائی والترمذی والإمام أحمد عن أبی بکره).
«هرگز رستگار نخواهد شد قومی که کارهای خود را به زن واگذار کردهاند و امارت خود را به زن دادهاند».
به علاوه زن خود عورت است باید پوشیده شود و چون امامت مردان را داشته باشد موجب فتنه و آشوب آنها میشود و هرکس به زن اقتدا کند به حقیقت کار نمازش را به وی واگذار کرده است. و اما اقتدای کسی که قرائت فاتحه را نیکو میداند به مرد بیسوادی که فاتحه را خوب نمیداند در دو آن قول است، که قول اظهر و آشکارتر آنست که صحیح نیست، چون پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود:
«یَؤُمُّ القَومَ أَقْرَؤُهُم».
«کسی امامت قوم را به عهده بگیرد که از همه آنان نیکوتر فاتحه را بداند و بخواند».
چون اگر مأمومی در حال رکوع نماز جماعت را دریافت باز قرائت او را امام بدوش میکشد، و انسان امی و بیسوادی که قرائت فاتحه را نمیداند شایسته تحمل قرائت مأموم نیست، و اگر در نماز سرّی به امی اقتدا کند نمازش صحیح است. و بر وی واجب نیست که از حال او جستجو کند. و هرگاه امی به امی اقتدا کند نمازش صحیح است مانند اقتدای زن به زن دیگر.