به عنوان مثال اگر کسی با استناد به عقل با این ادعا که: از اثبات صفات، تعدد قدما (اله ها) پیش می آید، صفات الهی (مانند سمع و بصر و کلام) را انکار کند، درحقیقت به عقل غیر صحیح استناد کرده است. بلکه هرگز عقل نامیدن آن جایز نیست چرا که عقلاً وجود موجودی بدون صفات جایز نیست و چنین تصوری محال و بلکه از بزرگ ترین محالات عقلی می باشد.
چرا که چنین تصوری مستلزم وجود نقیضین است؛ به این معنا که «آن موجود است و موجود نیست» چرا که وجود، از بزرگ ترین صفاتی است که موجودات بدان متصف هستند؛ و اما لازمه ی مذهب کسانی که بعضی از صفات را انکار می کنند این است که تمام صفات را انکار کنند حتی صفت وجود را؛ و اینگونه در حقیقت نزد وی پروردگاری که موجود باشد و قائم به نفس خود، نخواهد بود. پاک و منزه است خداوند متعال از آنچه ظالمان می گویند.