نقل صحیحِ غیر صریح، عقل را در استدلال به آن دچار اشتباه می کند

  • نقل صحیحِ غیر صریح، عقل را در استدلال به آن دچار اشتباه می کند. و در نتیجه یِ فهم ناکافی، تعارض عقل و نقل تصور می گردد. بنابراین عدم درک دلالتِ صحیحِ سمع، یکی از اسباب ادعای تعارض میان معقول و منفول می باشد.

مثال این مورد حدیث ابوهریره است که می گوید: رسول خدا فرمودند: «إِنَّ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ یَقُولُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ: یَا ابْنَ آدَمَ مَرِضْتُ فَلَمْ تَعُدْنِی، قَالَ: یَا رَبِّ کَیْفَ أَعُودُکَ؟ وَأَنْتَ رَبُّ الْعَالَمِینَ، قَالَ: أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ عَبْدِی فُلَانًا مَرِضَ فَلَمْ تَعُدْهُ، أَمَا عَلِمْتَ أَنَّکَ لَوْ عُدْتَهُ لَوَجَدْتَنِی عِنْدَهُ؟ یَا ابْنَ آدَمَ اسْتَطْعَمْتُکَ فَلَمْ تُطْعِمْنِی، قَالَ: یَا رَبِّ وَکَیْفَ أُطْعِمُکَ؟ وَأَنْتَ رَبُّ الْعَالَمِینَ، قَالَ: أَمَا عَلِمْتَ أَنَّهُ اسْتَطْعَمَکَ عَبْدِی فُلَانٌ، فَلَمْ تُطْعِمْهُ؟ أَمَا عَلِمْتَ أَنَّکَ لَوْ أَطْعَمْتَهُ لَوَجَدْتَ ذَلِکَ عِنْدِی، یَا ابْنَ آدَمَ اسْتَسْقَیْتُکَ، فَلَمْ تَسْقِنِی، قَالَ: یَا رَبِّ کَیْفَ أَسْقِیکَ؟ وَأَنْتَ رَبُّ الْعَالَمِینَ، قَالَ: اسْتَسْقَاکَ عَبْدِی فُلَانٌ فَلَمْ تَسْقِهِ، أَمَا إِنَّکَ لَوْ سَقَیْتَهُ وَجَدْتَ ذَلِکَ عِنْدِی».[۱] «خداوند بزرگ و با عظمت در روز قیامت می فرماید: ای فرزند آدم، بیمارشدم و مرا عیادت نکردی. (بنده) پاسخ می دهد: پروردگارا، چگونه من از تو عیادت می کردم درحالی که تو پروردگار عالمیانی؟ می فرماید: مگر ندانستی که فلان بنده ی من مریض است و عیادتش نکردی؟ مگر نمی دانستی که اگر به عیادتش می رفتی، مرا نزد او می یافتی؟ ای فرزند آدم، از تو طعام خواستم و به من طعام ندادی؛ می گوید: پروردگارا، من چگونه به تو طعام می دادم درحالی که تو پروردگار عالمیانی؟ می فرماید: مگر نمی دانی که فلان بنده ی من از تو درخواست طعام کرد و به او ندادی و اگر او را طعام می دادی، پاداش آن را نزد من می یافتی؟ ای فرزند آدم، از تو آب خواستم و به من آب ندادی؛ می گوید: پروردگارا، چگونه به تو آب می دادم درحالی که تو پروردگار عالمیانی؟ می فرماید: فلان بنده ی من از تو آب خواست و به او ندادی، مگر نمی دانستی اگر او را سیراب می نمودی، پاداش آن را نزد من می یافتی؟»

بنابراین اگر کسی چنین برداشت کند که این حدیث مخالف دلالت عقل است، چرا که مقتضای آن حلول حوادث در ذات الهی می باشد و بیانگر جریان داشتن صفات مخلوقین و احوال آنها مانند بیماری و گرسنگی و تشنگی و … در ذات الهی است و گمان برد که ظاهر حدیث بیانگر این مطلب است، در حقیقت معنای حدیث را نفهمیده و چنان که حق آن است در حدیث تدبر و تفکر نکرده است. زیرا کسی که این حدیث را بیان نموده، آن را تفسیر کرده و چنان مراد و منظور خود را بیان نموده که جای هیچ شبهه ای را باقی نمی گذارد و در آن بیان نموده که این بنده است که گرسنه می شود و می خورد و بیمار می شود و عیادت کنندگان به عیادتش می روند و هرگز الله متعال بیمار نشده و عیادت نمی شود و نه خورانده می شود و نه نوشانده».[۲]

 

[۱] – مسلم: ۴/۱۹۹۰: ۲۵۶۹

[۲] – نگا: درء التعارض العقل والنقل: ۱/۱۵۰؛ مشکل الحدیث وبیانه، ابوبکر محمد بن حسن بن فورک، ص: ۴۴، ۴۵

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …