یزید، عبیدالله بن زیاد را فرستاد تا نگذارد که حسین به کوفه برسد و او را به کشتن حسین دستور نداد، بلکه خود حسین نسبت به یزید گمان نیک داشت و گفت: مرا بگذارید پیش یزید میروم و دستم را در دست او میگذارم.
به اتفاق اهل نقل یزید به ابن زیاد نوشت که به حسین اجازه ندهد که بر عراق فرمانروایی کند، و وقتی یزید از کشته شدن حسین خبردار شد از این فاجعه دردمند و ناراحت شد و در خانهاش گریه کرد.
او زنان آنها را اسیر نکرد بلکه اهل بیت حسین را گرامی داشت و به شهرشان بازگرداند. اما روایاتی که در آنها ذکرشده که زنان اهل بیت پیامبر صلی الله علیه وسلم مورد توهین قرارگرفته وبه اسارت گرفته شده وبه شام برده شدند، همه بی اصل واساس هستند بلکه بنی امیه بنی هاشم را گرامی میداشتند.
ونیز آنچه گفته اند که سر بریده حسین پیش یزید فرستاده شد واقعیت ندارد . بلکه پیش عبیدالله درکوفه فرستاده شده بود و همانجا ماند و حسین درمکانی که قبرش معلوم ومشخص نیست دفن شد. ولی مشهور است که او در کربلا که به شهادت رسید دفن شد.