اسلام دین برتر و تکمیل کننده ی ادیان گذشته است. الله متعال می فرماید: {إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ} (آل عمران /۱۹): (قطعنا دین (حق و پسندیده) در پیشگاه خدا، اسلام است) و این دین توسط آخرین پیامبر، امام الانبیاء محمد بن عبدالله صلی علیه و سلم ابلاغ شد تا جایی که رسالت خودش را به نحو احسن به پایان رساند و دین را کامل کرد. الله متعال می فرماید: {الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ}: (امروز دین شما را برایتان کامل کردم و نعمت خود را بر شما تکمیل نمودم و اسلام را به عنوان آئین خداپسند برای شما برگزیدم).
برهمین اساس الله متعال در قرآن کسی را که مطیع و فرمانبردار دستورات الهی باشد او را مسلمان نام نهاده است و در خیرالقرون (عصررسول الله، صحابه و تابعین) هرکس که ایمان می آورد و اسلام را می پذیرفت به او مسلمان می گفتند.
با گذشت خیرالقرون بنابر دلایلی مذاهب و تفکرات با نام های مختلفی به وجود آمد و در مسایل اعتقادی و فقهی اختلافات شدت گرفت. خوب مسلما این اختلافات طبیعی بود چون تا زمانی که رسول الله زنده بود برای هرکس سوالی پیش می آمد یا اگر در مورد مساله ای دچار اختلاف می شدند، برای رفع مشکل و اختلاف شان به رسول الله مراجعه می کردند اما با رحلت رسول الله هم اختلافات چندان زیادی به وجود نیامد چون صحابه و اهل بیت در هنگام نزول وحی حاضر بودند و اگر هم در مورد مساله ای دچار اختلاف می شدند از یکدیگر در مورد آن مساله سوال می کردند و هرکس چیزی در مورد آن مساله از رسول الله شنیده بود بازگو می کرد و تابعین هم چون صحابه و اهل بیت را دیده و آنها را ملاقات کرده بودند، بین آنها هم اختلاف کمتر بود اما با گذشت این سه عصر دشمنان اسلام با جعل احادیث و با مطرح کردن مسایل جدیدی که در عصر رسول الله و صحابه وجود نداشت و با طرح شبهات بین مسلمانان ایجاد شک و تردید کردند. در چنین وضعیتی علما و اهل علم برای رفع و پاسخ به این شبهات در آن زمان با برگزاری کلاس ها و نوشتن کتاب ها از اسلام دفاع کردند و هرکس براساس برداشتی که از آیات و احادیث می کرد و با توجه به منابعی که در آن زمان در اختیار داشت سخنی می گفت. به همین خاطر اختلافات بین علما و مذاهب بعد از خیرالقرون در مباحث مختلف زیاد شد.
اما نکته ای که امروز ما باید به آن توجه کنیم این است که: همه ی مذاهب و احزاب اسلامی مسلمان هستند و هریک از آنها برای پیشرفت اسلام و مسلمانان تلاش کرده و می کنند و این را هم باید بدانیم که هریک از احزاب و مذاهب کل دین نیستند و آنها از اشتباه و خطا محفوظ نیستند. خیلی زشت است که کسی با انتخاب یک مذهب و یا تفکری سایر تفکرات و مذاهب دیگر را کنار بزند و آنها را قبول نداشته باشد تا جایی که برخی افراد جاهل دست به تکفیر سایر مذاهب و گروه ها می زنند.
اگر تفکر یا مذهبی در مساله ای مشکلی دارد طبق رعایت آداب اسلامی و اصول گفت وگو باید آن تفکر یا مذهب را عالمانه و بدون توهین و تکفیر نقد کرد. متاسفانه مشکلی که امروز در برخی نقدها وجود دارد این است که افراد سلیقه ای عمل می کنند و به خاطر این که از یک تفکر یا مذهبی خوش شان نمی آید آن تفکر یا مذهب را بدون علم و آگاهی لازم از ریشه رد می کنند و برخی هم آنقدر تعصب کورشان کرده است که اصلا جوانب مثبت آن تفکر یا مذهب را نمی بینند در نتیجه سبب درگیری و نزاع می شوند و برخی هم با دست گذاشتن روی نقاط حساس و بازگو کردن نقاط ضعف یک مذهبی یا تفکری ایجاد نزاع و درگیری می کنند.
نقد ما زمانی سبب خیر و اصلاح می شود که علمی و بدور از هرگونه توهین، تکفیر و تفسیق و همچنین از روی خیرخواهی باشد اما اگر غیر از این باشد نقد ما نه تنها سودی ندارد بلکه سبب اختلاف بیشتر، نزاع و درگیری بین مذاهب و تفکرات اسلامی می شود و این با آداب و تعالیم اسلامی در تضاد است چرا که اسلام ما را به وحدت و یکی شدن دستور داده و ما را از تفرقه و اختلاف نهی کرده است.
نویسنده: امید خزاعی