نقد و بررسی روایت غدیر (۴)

«اگر خلافت در میان انصار می‌بود، پیامبر  صلی الله علیه و سلم در حق آنان وصیت نمی‌کرد که با آنان به نیکی رفتار شود».

اگر تمسک تنها به اهل بیت نه دیگران از اصول دین می‌بود، در قرآن به طور صریح می‌آمد؛ زیرا قرآن به اتباع و پیروی از قرآن و سنت تصریح نموده به گونه‌ای که نیازی به تأویل و تفسیر ندارد، و در حجه الوداع روز عرفه، همین اتباع از قرآن و سنت به صراحت بر زبان پیامبر  صلی الله علیه و سلم آمده است آنجا که می‌گوید:

«ترکت فیکم ما إن تمسکتم به لن تضلوا من بعدی کتاب الله وسنتی»[۱].

«در میان شما چیزی را به جا گذاشتم که مادام به آن متمسک باشید هرگز بعد از من گمراه نخواهید شد، آن چیز کتاب خدا (قرآن) و سنت من می‌باشد».

و همچنان که گذشت اتباع از کتاب و سنت، یا تمسک به آن دو به صراحت در قرآن آمده است، پس نیازی نیست که گفته شود: همانا اصل روایت، «کتاب الله وعترتی» می‌باشد؛ چون این امر صحیح نیست مگر در صورتی که سه شرط زیر با هم تحقق پیدا کند:

این‌که‌ سنت، نقیض عترت است، پس هر دو با هم جمع نمی‌شوند.

این‌که‌ اصلاً در قرآن نصی درباره‌ی سنت نیامده باشد.

این‌که‌ تمسک فقط به عترت و اهل بیت از چیزهایی است که به صراحت در قرآن ثابت شده است.

اما هیچ یک از این سه شرط، وجود ندارند؛ از این رو مشروط هم تحقق پیدا نمی‌کند.

همانا تمسک به مهاجرین و انصار در قرآن آمده است، آنجا که می‌فرماید:

﴿وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ﴾ [التوبه: ۱۰۰].

«پیشگامان نخستین مهاجران و انصار، و کسانی که به نیکی روش آنان‌ را در پیش گرفتند و راه ایشان ‌را به خوبی پیمودند، خداوند از آنان خوشنود است و ایشان هم از خدا خوشنودند…»

شگفت از کسی که نصوص صریح آیات محکمات را رها می‌کند و روایات متشابه را می‌گیرد، و آن را به عنوان اصلی قرار می‌دهد که دینش را بر آن پایه‌گذاری می‌کند و براساس آن دوستی و دشمنی می‌کند و با آن حالت خدا را ملاقات می‌کند!!

این چنین روشن می‌گردد که استناد و تکیه به روایات در اثبات اصول دین به جای آیات محکم، لغزشی خطرناک است؛ چون روایت از دست‌کاری و ساختگی و کم و زیاد شدن از اصل روایت، محفوظ نیست.

هر فرقه‌ای که خود را به اسلام نسبت داده، برای تأیید عقائد باطل خویش از روایاتی کمک گرفته که خودش آن‌ها را ساخته و سپس به پیامبر  صلی الله علیه و سلم نسبت داده است. یا روایتی را که در اصل صحیح است، می‌آورد ـ مثل روایت غدیر ـ اما چیزهایی را از آن کم و یا بدان می‌افزاید تا جایی که مطابق خواسته‌هایش گردد.

اما آیات محکم قرآن، در هیچ حالی خلل و کم و زیادی بدان راه ندارد؛ زیرا این آیات از لحاظ ثبوت، قطعی هستند که بدون شک از جانب خدا نازل شده‌اند و از هر کم و زیادی معصوم و محفوظند و از لحاظ دلالت هم، قطعی الدلاله هستند، چون فقط احتمال یک معنی مشخصی را دارند. بنابراین، کسی نمی‌تواند کوچکترین عیب و ایرادی از آن‌ها بگیرد.

این همان یگانه راه برای ضمانت یقین نسبت به صحت دینی است که تو بر آن هستی. همانا روایت غدیر نمونه‌ای است که من به خاطر مشهور بودنش انتخاب کردم و همچنین به خاطر این‌که‌ اصل صحیحی دارد از این رو صلاحیت آن را دارد که بقیه‌ی روایات بر آن قیاس شوند. پس نیازی نیست که همه‌ی روایت‌ها یکی یکی آورده شوند و مورد نقد و بررسی قرار گیرند و چنین کاری در این کتاب نمی‌گنجد.

[۱]– امام مالک آن را در کتاب «الموطأ» روایت کرده است.

مقاله پیشنهادی

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران @ahlesonnat_com https://t.me/ahlesonnat_com https://t.me/joinchat/AAAAAEL1eveEIme7q2AtCw