نقدی منصفانه بر گروه جماعت تبلیغ بر مبنای کتاب و سنت

✍ دکتر علی شعاع برآبادی

آیات قرآن در زمینه توحید ربوبیت را باهم مرور می کنیم:

مشرکین الله را قبول داشتند ، به حاجیان آب می دادند و…:
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:  
“«وَإِذْ قَالُواْ اللَّهُمَّ إِن کَانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِکَ فَأَمْطِرْ عَلَیْنَا حِجَارَهً مِّنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِیمٍ»” (الأنفال: ۳۲) «و (به یاد آور) آنگاه که گفتند: پروردگارا! اگر این (قرآن) حق است و از جانب توست، پس از آسمان سنگی بر ما بباران، یا عذاب دردناکی بر ما بفرست».(الأنفال: ۳۲)
اگر مشرکین خدا را قبول نداشتند، پس چرا می گویند؛ اگر این قرآن از جانب توست، از آسمان سنگی بر ما بباران؟ به چه کسی می گویند؟ به خداوند متعال؛ بنابراین بدیهی است که وجود خداوند را قبول داشتند.

“أجَعَلْتُمْ سِقَایَهَ الْحَاجِّ وَعِمَارَهَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لَا یَسْتَوُونَ عِندَ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِین “.( توبهَ: ۱۹).
” آیا سیراب کردن حجاج، و آباد ساختن مسجد الحرام را، همانند (عمل) کسی قرار دادید که به الله و روز قیامت ایمان آورده، و در راه او جهاد کرده است؟! (این دو،) نزد الله مساوی نیستند! و الله گروه ظالمان را هدایت نمی کند. “.( توبهَ: ۱۹).

در واقعه فیل هم نکته بسیار جالبی وجود دارد: هنگامی که ابرهه به قصد تخریب کعبه به سوی مکه لشکر کشید، در راه هر چه از اموال قریش گیر می آورد غارت می کرد، از جمله تعدادی از شتران عبدالمطلب هم توسط لشکریان ابرهه به یغما برده شد. عبدالمطلب در جستجوی شترهایش نزد ابرهه رفت و از او خواست تا شترهایش را به او برگرداند، ابرهه به اوگفت « من برای تخریب کعبه که تمام سرمایه شما است، آمده ام آنگاه تو در مورد شترهایت سفارش میکنی » عبدالمطلب گفت « انا رب الابل و للبیت رباً یحمیه» ، من صاحب شترها هستم، کعبه خود پروردگاری(صاحبی) دارد که از آن حفاظت می کند.
نکته قابل توجه در این مورد این است که در آن زمان داخل کعبه ۳۶۰ بت وجود داشت و ابرهه آمده بودکه کعبه را بر سر بتها خراب کند. عبدالمطلب به ابرهه نگفت داخل کعبه۳۶۰ معبود وجود دارد و شما نمی توانید کعبه را تخریب کنید بلکه گفت:کعبه پرودرگاری دارد که از او حمایت می کند، عبدالمطلب به خوبی می دانست که از بتهاکاری ساخته نیست.( السیره النبویه، ابی حاتم السبتی، ص ۳۴، ۳۹ – السیره النبویه، ابن کثیر، ج ۱، ص ۳۰ – ۳۷  به نقل از کتاب الگوی هدایت).

«سدی  می گوید: هنگامی که مشرکان برای جنگ با رسول الله  از مکه خارج شدند، پرده های کعبه را گرفته و از خداوند طلب یاری و مدد نموده و گفتند: پروردگارا از میان این گروه، برترین سپاه و گرامی ترین و بهترین آنها را پیروز گردانده و نصرت و یاری فرما».   
و نیز ابن جریر در تفسیر آیه ۲ سوره مائده  از ابن عباس  روایت نموده که می گوید: «مشرکان حج بیت الحرام نموده و هدایایی اهدا نموده و حرمت شعائر را بزرگ پنداشته و نگه می داشتند».  
و ابن ابی حاتِم از قتاده روایت نموده که می گوید: «با اینکه مشرک بودند، اما (نکاح با) مادران و دختران و خاله ها و عمه ها را حرام می دانستند و حج بیت الله انجام داده و مناسک را به جای می آورند».  
و همچنین یهود و نصاری همراه شرکی که می ورزیدند، الله عزوجل را نیز عبادت می کردند، نماز خوانده و روزه گرفته و به عبادت توجه ویژه ای داشتند. (  تفسیر طبری و  تفسیر ابن ابی حاتم ).
مشرکین قبول داشتند که ؛ الله خالق ، مالک و  رازق است:
مشرکین قبول داشتند که الله خالق آسمانها و زمین و مابین این دو هست، قبول داشتند که الله مالک همه کائنات و موجودات است، قبول داشتند که الله به همه موجودات رزق می دهد، الله عزت می دهد، الله ذلت می دهد، موت و حیات، گرمی و سردی، تلخی و شیرینی و شب و روز را پدید می آورد، باران نازل می کند، فرزند می دهد یعنی به طور کلی مشرکین وجود الله عزوجل و ربوبیت او بر هستی را کاملاً قبول داشتند.
اذعان مشرکین به خالقیت خداوند:
خداوند متعال می فرماید:
” وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ‏”. (لقمان: ۲۵).
‏‏”هر گاه از آنان ( مشرکان ) بپرسی : چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است‌ ؟ حتماً می‌گویند : خدا. ( چرا که بتها و سایر انبازها سازنده چیزی نبوده و بلکه خودشان ساخته و مخلوقند ). بگو : ستایش خدا را ( که مسأله آن اندازه روشن است که خودتان بدان اعتراف می‌کنید ) . ولی اکثر آنان ( چندان چیزی ) نمی‌دانند ( و این است که به مقتضی اعتراف خود عمل نمی‌نمایند و اطاعت و عبادت را تنها منحصر به خدا نمی‌کنند )”.‏ (لقمان: ۲۵).

“وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى یُؤْفَکُونَ”. ‏(عنکبوت: ۶۱).
‏”هر گاه از آنان ( مشرکان ) بپرسی چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است ، و خورشید و ماه را ( برای منافع شما انسانها روان و ) مسخّر کرده است‌ ؟ قطعاً خواهند گفت : خدا !  ( چرا که می‌دانند که این معبودهای دروغین همه مخلوقند و توانائی آفرینش کائنات و چرخش کرات را نداشته و ندارند ) . پس چگونه ( با وجود اعتراف به یگانگی خدا در آفرینش کائنات و تسخیر کرات ، از اقرار به یگانگی خدا در الوهیّت و فرمانروائی ) منحرف می‌گردند ؟!‏”(عنکبوت: ۶۱).
‏‏”وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَفَرَأَیْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِیَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ کَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِی بِرَحْمَهٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِکَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ عَلَیْهِ یَتَوَکَّلُ الْمُتَوَکِّلُونَ “.‏ ‏(زمر: ۳۸).
‏”اگر از مشرکان بپرسی چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است‌ ؟ خواهند گفت : خدا . بگو : آیا چیزهائی را که بجز خدا به فریاد می‌خوانید چنین می‌بینید که اگر خدا بخواهد زیان و گزندی به من برساند ، آنها بتوانند آن زیان و گزند خداوندی را برطرف سازند ؟ و یا اگر خدا بخواهد لطف و مرحمتی در حق من روا دارد ، آنها بتوانند جلو لطف و مرحمتش را بگیرند و آن را باز دارند ؟ بگو : خدا مرا بس است . توکّل کنندگان تنها بر او تکیه و توکّل می‌کنند و بس” .‏ ‏(زمر: ۳۸).
 “‏ وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِیزُ الْعَلِیمُ ‏”. (زخرف: ۹).
‏‏”اگر از مشرکان بپرسی که چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است ، قطعاً خواهند گفت : خداوند با عزّت و بس آگاه .(چرا که می‌دانند معبودانشان چنین کاری را نکرده‌اند و آنان به معبودان خود حقّ خالقیّت نمی‌دهند)”.‏  
(زخرف: ۹).
‏”‏ وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَهُمْ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى یُؤْفَکُونَ ‏”. (زخرف: ۸۷).
‏”اگر از مشرکان بپرسی ، چه کسی آنان را آفریده است‌ ؟ مؤکّدانه می‌گویند : خدا ! پس چگونه ( از عبادت و اطاعت حق تعالی ) منحرف می‌شوند ( و متوجّه اطاعت و پرستش چیزهای دیگری می‌گردند ؟ !)” .‏ (زخرف: ۸۷).
اذعان مشرکین به مالکیت خداوند:
خداوند متعال می فرماید:
 
‏ ” قُل لِّمَنِ الْأَرْضُ وَمَن فِیهَا إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ‏”. (۸۴). سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ‏‏”. (۸۵). ‏ قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ ‏”. (۸۶). سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ ‏‏”. (مؤمنون : ۸۷).
‏‏بگو : زمین و کسانی که در زمین هستند از آن کیستند ، اگر دانا و فرزانه‌اید ؟ !‏ (۸۴).  
‏‏( بر اساس ندای فطرت ، و بداهت عقل ) خواهند گفت :  ( همه کائنات ، و از جمله زمین و ساکنان آن ) از آن خدایند . بگو : پس چرا نمی‌اندیشید و یادآور نمی‌گردید ( که تنها مالک کائنات شایسته پرستش است و بس‌ ؟ ) .‏ ‏‏”. (۸۵).
‏‏بگو : چه کسی صاحب آسمانهای هفتگانه و صاحب عرش عظیم است‌ ؟  ( آیا ملک کائنات و فرمانروائی بر آنها از آن کیست‌ ؟ ) .‏ ‏”. (۸۶).
‏‏خواهند گفت : از آن خدا است . بگو : پس چرا پرهیزگاری پیش نمی‌گیرید ( و خویشتن را از فرجام شرک و کفر و عصیان نسبت به یزدان ، صاحب و فرمانده جهان به دور نمی‌دارید ؟ ! ) .‏ ‏”. (مؤمنون : ۸۷).
اذعان مشرکین به رازقیت، مالکیت، زنده کننده، میراننده و مدبر بودن خداوند:
الله متعال می فرماید:
‏‏” قُلْ مَن یَرْزُقُکُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ أَمَّن یَمْلِکُ السَّمْعَ والأَبْصَارَ وَمَن یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَیُخْرِجُ الْمَیَّتَ مِنَ الْحَیِّ وَمَن یُدَبِّرُ الأَمْرَ فَسَیَقُولُونَ اللّهُ فَقُلْ أَفَلاَ تَتَّقُونَ ‏”. (یونس: ۳۱).
‏‏” بگو : چه کسی از آسمان ( به وسیله اشعّه و باران ) و از زمین ( به وسیله
فعل و انفعالات خاک و رویش گیاهان و درختان و میوه آنها ) به شما روزی می‌رساند ؟ یا چه کسی بر گوش و چشمها توانا است ( و آنها را می‌آفریند و بدانها نیروی شنوائی و بینائی می‌دهد ) ؟ یا چه کسی زنده را از مرده ، و مرده را از زنده بیرون می‌آورد ( و حیات و ممات در دست او است ) ؟ یا چه کسی امور ( جهان و جهانیان ) را می‌گرداند ؟  ( پاسخ خواهند داد و ) خواهند گفت : آن خدا است ،  ( چرا که آفریدگار جهان و روزی‌رسان مردمان و مدبّر کار و بار هستی ، به اقرار وجدان بیدار ، خداوند دادار است ) . پس بگو : آیا نمی‌ترسید و پرهیزگار نمی‌شوید؟”.‏ (یونس: ۳۱).
اذعان مشرکین به اینکه تنها پناه دهنده، فقط الله است:  
” ‏ قُلْ مَن بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ یُجِیرُ وَلَا یُجَارُ عَلَیْهِ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ‏”. (۸۸). سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ ‏‏”. (مؤمنون : ۸۹).
‏بگو : آیا چه کسی فرماندهی بزرگ همه‌چیز را در دست دارد ( و ملک فراخ کائنات و حکومت مطلقه بر موجودات ، از آن او است‌ ؟ ) و او کسی است که پناه می‌دهد ( هر که را بخواهد ) و کسی را ( نمی‌توان ) از ( عذاب ) او پناه داد ، اگر فهمیده و آگاهید ؟ !‏ ‏”. (۸۸).
‏خواهند گفت : از آن خدا است . بگو : پس چگونه گول ( هوی و هوس و وسوسه شیاطین را ) می‌خورید و ( از حق کناره‌گیری می‌کنید ، انگار ) جادو و جنبل می‌شوید ؟‏‏‏”. (مؤمنون : ۸۹).
اذعان مشرکین به مسخر کردن خورشید و ماه، توسط خداوند:
الله متعال می فرماید:  
“«وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى یُؤْفَکُونَ» (عنکبوت: ۶۱).
“«و اگر از آنها بپرسی: چه کسی آسمان‌ها و زمین را آفریده و خورشید و ماه را مسخر کرده است؟! البته می‌گویند: «الله» پس چگونه (از حق) منحرف می‌شوند؟!». (عنکبوت: ۶۱).
اذعان مشرکین به نازل کردن باران از آسمان، توسط خداوند:
الله متعال می فرماید:
‏” وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّن نَّزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ مِن بَعْدِ مَوْتِهَا لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ “.‏  (عنکبوت: ۶۳).
‏”اگر از آنان ( مشرکان ) بپرسی چه کسی از آسمان آب بارانده است و زمین را به وسیله آن بعد از مردنش زنده گردانده است‌ ؟ قطعاً خواهند گفت : خدا ! بگو : ستایش خدای را ( که حق آن اندازه روشن است که مشرکان نیز بدان اعتراف دارند ) . امّا بیشتر آنان نمی‌فهمند و نمی‌دانند ( که به چه تناقض عجیبی گرفتارند، چرا که به خالق رازق واحدی معتقدند و افراد و چیزهای دیگری را هم اطاعت می‌کنند )” .‏ (عنکبوت: ۶۳).
مشرکین به هنگام بروز مشکلات بزرگ، فقط خدا را می خواندند:
 مشرکین فقط از  خداوند کمک می گرفتند و اگر به سفر دریایی می رفتند گرچه بتهای خویش را با خود می بردند اما اگر گرفتار امواج دریا می شدند تنها از خدا مدد می خواستند و بتها را به دریا می انداختند و معتقد بودند در این موارد از بتهایشان کاری ساخته نیست. قرآن مجید از این بابت از آنها گلایه دارد که به هنگام مشکلات تنها از خداوند کمک می خواهند و زمانی که خداوند آنها را نجات می دهد دوباره به شرک روی می آورند:” وَإِذَا غَشِیَهُمْ مَوْجٌ کَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَی الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمَا یَجْحَدُ بِآیاتِنَا إِلَّا کُلُّ خَتَّارٍ کَفُورٍ” ( (لقمان:۳۲) “« هنگامی که فرا می گیرد آنها را موجهایی همچون کوه، خالصانه خدا را به فریاد می خوانند و عبادت (اطاعت) را خاص او می دانند ولی هنگامی که آنان را نجات داده و به خشکی رساندیم، (تنها) برخی از ایشان میانه روی اختیار میکنند (و به ایمان خود وفادار می مانند) و آیات ما را هیچ کس جز خیانت پیشگان ناسپاس انکار نمی کند»” .
 ودر جای دیگر می فرماید: “قُلْ مَنْ یُنَجِّیکُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعاً وَخُفْیَهً لَئِنْ أَنْجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ * قُلِ اللَّهُ یُنَجِّیکُمْ مِنْهَا وَمِنْ کُلِّ کَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِکُونَ ” (الأنعام:۶۴-۶۳) “« بگو چه کسی شما را از احوال و شدائد خشکی و دریا رهایی می بخشد در آن حال که او را فروتنانه علنی و نهانی به فریاد می خوانیدکه اگر خداوند ما را از این شدائد برهاند سوگند می خوریم که از سپاسگزاران باشیم بگو خداوند شما را از آن و از هر غم و اندوهی می رهاند سپس شما شکر
 نمی کنید»”      
انگیزه ایمان آوردن عکرمه بن ابی جهل همین تناقض در افکار مشرکین بود، او می گوید وقتی مکه توسط حضرت رسول  فتح شد من به قصد فرار از مکه خارج شدم و به سوی دریا رفتم و از آنجا سوارکشتی شدم در میان راه کشتی دچار طوفان شد کشتیبانان فریاد زدند که خدا را بخوانید و از اوکمک بگیرید چون از معبودان دیگرکاری ساخته نیست. عکرمه می گوید با خود گفتم وقتی در دریا جز خداوندکسی به داد من نمی رسد پس در خشکی هم فریاد رَس تنها الله است. همان جا با خودم عهدکردم که اگر به سلامت به ساحل رسیدم پیش رسول اکرم بروم و به خدای واحد ایمان بیاورم ! 
مشرکین چه کسانی را پرستش می کردند ؟
واقعیت این است که مشرکین مجسمه ها را نمی پرستیدند بلکه کسانی را می پرستیدندکه این مجسمه به آنها تعلق داشت، و مجسمه ها را فقط به عنوان سمبل یاد بود آنها نگهداری می کردند و به هنگام عبادت و دعا به عنوان قبله از آنها استفاده می کردند.
 شاه ولی الله محدث دهلوی رحمه الله علیه در این باره می فرماید: « و معتقد بودند که معبودان  
می شنوند و می بینند و برای بندگان خود شفاعت می کنند  و آنها را یاری می کنند ، پس سنگ هایی را به اسم آنها می تراشیدند و هنگام عبادت و توجه شان آن سنگها را قبله قرار می دادند».
وامام ابن قیم رحمه الله علیه می فرماید: «فلسفه ساخت بت در اصل این بود که تصویری از معبودان غایب داشته باشند، پس مجسمه ای به شکل و صورت او درست می کردند تا در غیاب معبودشان نایب او باشد، و الا بدیهی است که هیچ انسان عاقل بتی را که با دست خود از چوب و سنگ تراشیده اله و معبود خود نمی داند» مجسمه های لات، عزی، منات، هبل و غیره از این قبیل بود.
از جمله شخصیتهایی که مشرکین به عنوان معبود می پرستیدند و برای آنان مجسمه می ساختند انبیآء و صلحا بودند. همان گونه که مشرکین مکه ابراهیم و اسماعیل علیهم السلام را می پرستیدند و مجسمه شان را داخل کعبه گذاشته بودند. یهودی ها عزیر را و نصاری عیسی و مادرش را پرستش می کردند..

مقاله پیشنهادی

فواید مطالعه

۱- دور شدن وسوسه‌ها و غم واندوه. ۲- پرهیز از فرو رفتن در کارهای بیخود …