قرآن کریم
ازدواج و پیوند دو جنس مخالف، جزو راهها و روشها و سنتهای خداوندی، در آفرینش و ایجاد نسلهاست، که بطورکلی دنیای انسانها و حیوانها وگیاهان را دربر میگیرد و بر همه آنها جاری است.
خداوندمیفرماید:
( ازهر چیزی، نرو ماده، آفریدیم، تا شما پندگیرید بدان).
و ( پاک و منزه است آن خدائی که بیافرید همه جفتها و زوجهای نرو ماده، و همه انواع را ازآنچه زمینها برویاند و از تنهای ایشان و از دیگر آفریدگان،که ایشان ندانند )
طریق جفتگیری و ازدواج، اسلوب و شیوهای است،که پروردگار بزرگ آن را برای توالد و تکاثر و ادامه نسل و استمرار زندگی برگزیده است و هردو جفت نر و ماده هرموجودی را، برای پذیرش این راه و شیوه توالد و تکاثر، بگونهای آماده و مهیا ساخته استکه هرکدام بنوبه خود، برای تحقق این هدف و غایت، نقش مثبت و فعال خویش را، بانجام میرسانند و شایستگی آن را دارد.
خداوند میفرماید:
( ای مردم همانا ما شما را از نر و مادهای آفریدیم ).
( ای مردم تقوی پیشهکنید و پرواکنید ازنافرمانی خدائیکه شما را ازیک نفس بیافرید و از نوع آن همسر و جفتش را بیافرید و از آن دو تا مردان و زنان فراوان بیافرید )
خداوند آفریدگار انسان نخواست که انسان چون دیگر مخلوقات باشد و از غرایز خویش بدون آگاهی و هوشیاریکامل، استفادهکند و پیوند نر و ماده آن، بدون ضابطه و قانون و مقررات ویژهای باشد و درآن هرج ومرج پیش آید، بلکه درخور سیادت و بزرگواری انسانی، برای آن بگونهای نظام و مقررات وضعکردکه شرافت وکرامت آن را مصون دارد.
لذا پیوند مرد با زن را براساس احترام متقابل و رضایت شرعی طرفین وگفتن و اداکردنکلمات ویژهای،که بیانکننده این رضایت خاطر هر دو طرف ایجاب و قبول باشد و برای این پیوند زناشوئی، حضورگواهان قرارداده است،
و بدینگونه برای مهار غریزه جنسی و ارضای آن، راه درست و صحیح و بیخطر را پیش پای انسان نهاده است و نسل انسان را از تباهی نجات داده و ازآن حمایتکرده است و مقام زن را برتر از آن دانسته است،که چراگاه هر چرندهای باشد و هرکس لجام گسیخته، از آن برخوردارگردد.
و اساس خانواده را بر چهارچوبی و زیربنائی نهاده استکه غریزه مادری و عاطفه پدری، آن را دربرر میگیرد وآن را هدف خود میداند،که در نتیجه محصول نیکو و میوههای تازه و پسندیده ببارمیآورد. اینست نظامیکه خداوند برای جامعه بشری در نظرگرفته و بدان خشنود است و اسلام آنرا پذیرفته و غیرآن را نامقبول و مردود میداند.