(أ) نصوصی است که به جماعت یا پایبندی به مذهب اهل سنت و جماعت، امر میکند. مانند احادیث افتراق و پراکندگی و حدیث «لَا تَزَالُ طَائِفَهٌ مِنْ أُمَّتِی عَلَى الْحَقِّ» و نیز روایتی هم، به پیروی از سنت رسول صلی الله علیه وسلم و خلفای راشدین رضی الله عنهم دستور میدهد.
(ب) و نیز در میان احادیث، روایاتی داریم که به پیروی از جماعتی که دارای امیر (فرمانده و رهبر) باشد فرا میخواند. مانند حدیث: «مَنْ رَأَى مِنْ أَمِیرِهِ شَیْئًا یَکْرَهُهُ فَلْیَصْبِرْ، فَإِنَّهُ مَنْ فَارَقَ الْجَمَاعَهَ شِبْرًا، فَمَاتَ، فَمِیتَهٌ جَاهِلِیَّهٌ»[۱]: «هر کس از امیر خویش موردِ ناراحت کنندهای دید، باید که صبر و تحمل نماید. چرا که هر کس وجبی از جماعت (اهل سنت) کناره گرفت و از دنیا رفت، به (همانند) مرگ جاهلیت مرده است» و حدیث: « مَنْ أَرَادَ بُحْبُوحَهَ الْجَنَّهِ فَلْیَلْزَمِ الْجَمَاعَهَ..» [۲]: «هر کس قعر بهشت را میطلبد، باید که به جماعت تمسّک جوید..» و دیگر روایات.
(ج) برخی از این روایات هم، جریان را تفصیل داده و به وجوب التزام به جماعت مسلمانان و امام ایشان دستور میدهد؛ البته اگر یافت شد. وگرنه باید از تمام فرقهها کناره گرفت. این جریان را در حدیث حذیفه رضی الله عنه با الفاظ مختلف میتوان یافت.
[۱] – مسلم (۱۸۴۹)
[۲] – ترمزی (۲۱۶۵) آلبانی میگوید صحیح است.