از ابی عبدالله علیه السلام پرسیده شد: زنا چگونه در میان مردم شیوع پیدا کرد؟ گفت: راه ورود زنا خمس ما اهل بیت است. اما شیعه ما از دادن خمس معاف هستند تا پاک به دنیا بیایند[۱].
در این روایت به وضوح مشخص میشود که امام صادق شیعیان خود را از دادن خمس معاف کرده است، و میگوید که شیعیان ملزم به ادای خمس نیستند تا اینگونه پاک به دنیا بیایند، زیرا اگر دادن خمس بر آنها واجب باشد و از پرداختن آن امتناع ورزند همانند دیگر مردم حرام زاده خواهند بود، و زنا بر آنها وارد خواهد شد!
– یکی از آنها علیه السلام میگوید: سختترین چیزی که در روز قیامت مردم دچار آن میشوند صاحب خمس است، که میگوید: پروردگارا خمس من کجاست، و ما شیعیان خود را از دادن خمس معاف کردهایم تا پاک به دنیا بیایند و فرزندانشان پاکیزه باشند[۲].
و طوسی در استبصار همین طور روایت میکند: سختترین مشکل برای مردم در روز قیامت این است که صاحب خمس بلند شود و بگوید: پروردگارا خمس کجاست، و شیعیان ما ملزم به دادن خمس نیستند تا پاک به دنیا بیایند و فرزندانشان پاکیزه باشند[۳].
این روایت همچون روایت گذشته به صراحت میگوید که شیعیان ملزم به ادای خمس نیستند، حتی در زمانی که امام موجود باشد.
– از ابی عبدالله علیه السلام روایت است که در مورد آیه ﴿وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا غَنِمۡتُم مِّن شَیۡءٖ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُۥ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی ٱلۡقُرۡبَىٰ﴾ [الأنفال: ۴۱]. «بدانید هرگونه غنیمتى به دست آورید، خمس آن براى خدا، و براى پیامبر، و براى ذىالقربى و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه (از آنها) است». گفت: آن – سوگند به خدا- درآمد و سود روزانه است که باید خمس آن پرداخت شود، اما پدرم شیعیان خود را از آن معاف گردانده تا پاکیزه شوند[۴].
– از ابی عبدالله علیه السلام روایت است که گفت: مردم همه با نادیده گرفتن حق ما (خمس) زندگی میکنند، اما ما شیعیان خود را از دادن آن معاف کردهایم[۵].
این دو روایت اخیر به وضوح بر این دلالت میکنند که ائمه شیعیان خود را از پرداختن خمس معاف کردهاند و آن را از آنها ساقط گرداندهاند.
و از ابی عبدالله علیه السلام روایت است که او در حالی که از چشمههای پنجگانه دنیا سخن میگفت فرمود: آنچه آبیاری میکند یا از آن آب کشیده میشود از آن ماست، و هر چه مال ما باشد مال شیعیان ماست، و دشمن ما در آن سهمی ندارد مگر آنچه به زور گرفته باشد، و ولی و دوستدار ما به اندازه فاصله زمین و آسمان در فراخی و راحتی قرار دارد[۶].
امام میگوید: (آنچه از ما باشد، مال شیعیان ماست) یعنی حق امام در ملکیت شیعیانش قرار دارد، و هر کس آزاد است که در ملک خود تصرف کند. پس وقتی امام خودش حق خمس خود را به شیعیان خود واگذار کرده است پس به چه حقی کسانی میآیند و خود را وکیل امام قرار میدهند تا حق او را که او خودش از آن دست کشیده مطالبه کنند، و در مطالبه آن شدّت به خرج میدهند؟!.
اگر کسی بر فردی قرضی داشته باشد و او را معاف کند و روی کاغذ بنویسد که من وام خود را بخشیدهام سپس این مرد بمیرد آیا وارثان او میتوانند وام را مطالبه کنند.
آیا این روایتها و امثال آن وثیقههای معتبری نیستند که هر مسلمانی وقتی کسی از او چیزی به نام خمس مطالبه میکند میتواند آن را ارائه دهد؟!.
اگر این روایتها معتبر نیستند پس کدام روایت معتبر است؟ چرا به این روایتها اصلاً توجه نمیشود، گویا اصلاً چنین روایاتی وجود ندارد، و چرا روایتهای دیگر پذیرفته میشوند؟! و امام گفت: (دوستدار و ولی ما آزاد و راحت است) یعنی هیچ چیزی بر او واجب نیست، و او به فاصله آسمان و زمین راحت و سبکدوش است!.
و از ابی عبدالله علیه السلام روایت است که یکی از پیروانش مبلغی پول نزد او آورد، امام آنها را دوباره به او باز گرداند وگفت: ما تو را معاف کردهایم، پس مال خودت را بردار، و شیعیان ما هر چه دارند برای خودشان است، و ملزم به دادن خمس نیستند تا آن که قائم ما ظهور کند[۷].
[۱]– اصول الکافی کلینی ۱/۵۴۶
[۲]– اصول الکافی ۱/۵۴۷ وفقیه من لا یحضره الفقیه ۲/۲۲٫
[۳]– الاستبصار: ۲/۵۷
[۴]– اصول الکافی کلینی: ۱/۵۴۴٫
[۵]– فقیه من لا یحضره الفقیه قمی: ۲/۲۴٫
[۶]– اصول الکافی: ۱/۴۰۹٫
[۷]– اصول الکافی: ۱/۴۰۸٫