شیخ احمد فرید
از نشانه های مریضی قلب این است که بنده برای آنچه خلق شده است از معرفت خداوند، محبتش، مشتاق بودن به دیدارش، توبه به سویش و دوری از تمام شهوات عذر و بهانه می آورد و آرزو و شهوتش را بر طاعت و بندگی و محبت خداوند جلو می اندازد همانگونه که الله عزوجل می فرماید:﴿أَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکِیلاً﴾[ فرقان ۴۳]«آیا آن کس را که هوای نفسش را خدای خود گرفته بود، ندیده ای، آیا تو نگهبان او هستی؟»
بعضی از سلف گفته اند: او کسی است که هوای نفسش سوارش شده است. زندگی او در این دنیا زندگی چهارپایان است که در آن پروردگارش را نمی شناسد و از اوامر و نواهی خداوند دور می باشد. همانگونه که خداوند می فرماید:﴿یَتَمَتَّعُونَ وَیَأْکُلُونَ کَمَا تَأْکُلُ الْأَنْعَامُ وَالنَّارُ مَثْوىً لَهُمْ﴾[ محمد ۱۲]«بهره بر می گیرند و همانگونه که چهارپایان می خورند، می خورند و آتش جایگاه ایشان است.»
جزا از جنس عمل است پس این زندگی با قلب مریض، زندگی نیست که خداوند آن را دوست داشته باشد و به آن راضی باشد همچنین آن مانند زندگی جامدات نیست که احساس نداشته باشند بلکه زندگی است که با نعمتهای خداوند در حال انجام معاصی می باشند در نتیجه او در آخرت زندگی نمییابد که در آن راحت باشد و نمی میرد که درد و الم از او روی برتابد پس نه می میرد و نه زنده میشود بلکه درد و نارحتی او ابدی است:﴿یَتَجَرَّعُهُ وَلا یَکَادُ یُسِیغُهُ وَیَأْتِیهِ الْمَوْتُ مِنْ کُلِّ مَکَانٍ وَمَا هُوَ بِمَیِّتٍ وَمِنْ وَرَائِهِ عَذَابٌ غَلِیظٌ﴾[ ابراهیم ۱۷]«که آن را جرعه جرعه بنوشد و نتواند فرو برد، و مرگ از هر سو به سراغ او آید و او مردنی نیست، و عذابی سخت و سنگین در پیشاپیش خود دارد.»
و از نشانه های مریضی قلب این است که صاحب آن از جراحات گناه احساس درد نمی کند کما اینکه گفته شده:[وما لجرح بمیت إیلام](و برای زخمی که همراه با مردن است دردی نیست.) پس قلب سالم با انجام گناه دردمند می گردد و به سوی خداوند توبه می نماید و به سویش باز می گردد همانگونه که خداوند متعال می فرماید:﴿إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ﴾[ اعراف ۲۰۱]«پرهیزگاران هرگاه خیالی شیطانی عارضشان شود، یاد [خدا] کنند، و بناگاه بینا شوند» و در وصف متقین می فرماید:﴿وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَهً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ﴾[ آل عمران ۱۳۵]«و کسانی که چون کار ناشایستی کردند یا بر خویشتن ستم روا داشتند خدای را یاد کنند و برای گناهانشان آمرزش خواهند» یعنی اینکه آنان عظمت الله عزوجل، وعده و عقابش را بیاد می آورند و برای ایشان آن استغفار است. کسی که قلبش مریض است هنگامی که مرتکب گناه می شود به دنبال آن گناه دیگری مرتکب می شود همانگونه که حسن بصری در تفسیر این سخن الله تعالی می فرماید:﴿کَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ مَا کَانُوا یَکْسِبُونَ﴾[ مطففین ۱۴]«چنین نیست، بلکه آنچه کرده اند بر دلهایشان زنگار نهاده است» یعنی پشت سرهم گناه انجام می دهند تا آنجا که دیگر قلبشان کور می گردد اما قلب سلیم هرگاه گناهی انجام دهد به دنبال آن کار نیکی انجام می دهد و برای گناه توبه می نماید.
از نشانه های مریضی قلب این است که جهلش در مقابل حق دردمند نمی گردد در حالیکه قلب سلیم با ورود شبهات بر او دردمند می گردد و جهلش در مقابل حق و به وسیله عقائد باطل به درد می آید. جهل از بزرگترین مصیبتهایی است که قلبی که در آن حیات وجود دارد را به درد می آورد. بعضی از علما گفته اند:[ما عصى الله بذنب أقبح من الجهل ؟](آیا گناهی قبیحتر از جهل نسبت به خداوند وجود دارد؟) و به امام سهل گفته شد:[یا أبا محمد أی شیء أقبح من الجهل؟ قال ” الجهل بالجهل ” ،قیل : صدق لأنه یسد باب العلم بالکلیه](ای ابا محمد آیا چیزی قبیحتر از جهل وجود دارد؟ گفت: جهل نسبت به جهل. گفته شد: راست گفتی زیرا درِ علم را بکلی می بیندد.) گوینده می گوید:
وفی الجهل قبل الموت موت لأهله وأجسامهم قبل القبور قبور
وأرواحهم فی وحشهٍ من جسومهم ولیس لهم حتى النشور نشور
[و جهل قبل از مردن برای اهلش مرگ است و جسمهایشان قبل از اینکه به خاک سپرده شود مرده اند و روحهایشان در وحشتی از جسمهایشان هستند که برایشان در زندگی حیاتی نیست.]
و از نشانه های مریضی قلب این است که صاحب آن از غذاهای نافع دوری می کند و به سوی سمهای خطرناک می رود کما اینکه بیشتر مردم از شنیدن قرآن که الله عزوجل از آن خبر داده است اعراض می کنند. خداوند می فرماید:﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآَنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ﴾[ اسراء ۸۲]«و از قرآن آنچه برای مومنان شفابخش و رحمت است نازل می کنیم» و به موسیقی گوش می دهند که دانه نفاق را در قلب می رویاند و شهوات را تحریک می کند و در آن از آنچه کفر به الله عزوجل است وجود دارد. پس بنده به سوی گناهی که دوست دارد و غضب الله عزوجل و رسول الله (ص) را به همراه دارد گام برمیدارد. پس گام برداشتن برای گناه باعث مریضی قلب و زیادشدن این مریضی می شود همانگونه که قلب سالم و سلیم دوست دارد آنچه که خدا و رسولش(ص) دوست دارند. الله تعالی میفرماید:﴿وَلَکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْأِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَکَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیَانَ أُولَئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ﴾[ حجرات ۷]«ولی خداوند ایمان را خوشایند شما قرار داد و آن را در دلهایتان آراست، و کفر و فسق و عصیان را برای شما ناخوشایند ساخت، اینانند که ره یافتگانند» و رسول الله(ص) می فرماید: ٭٭ذَاقَ طَعْمَ الْإِیمَانِ مَنْ رَضِیَ بِاللَّهِ رَبًّا وَبِالْإِسْلَامِ دِینًا وَبِمُحَمَّدٍ نَبِیًّا٭٭[ مسلم](کسی حلاوت و شیرینی ایمان را چشیده که راضی باشد به اینکه الله پروردگار، اسلام دینش و محمد(ص) پیامبرش باشد.) و میفرماید:٭٭لَا یُؤْمِنُ أَحَدُکُمْ حَتَّى أَکُونَ أَحَبَّ إِلَیْهِ من نفسه وَ وَلَدِهِ و الناس أجمعین٭٭[ بخاری و مسلم](ایمان هیچکدام از شما کامل نیست تا اینکه مرا از خودتان، فرزندانتان و تمام مردم بیشتر دوست داشته باشید.)
و از نشانه های مریضی قلب این است که شخص دنیا را وطن خود بداند و به آن راضی باشد و در آن احساس امنیت نماید و احساس غریبی نکند و به آخرت امیدوار نباشد و برای آن سعی و تلاش ننماید اما قلب سالم بر خلاف قلب مریض به آخرت کوچ می کند پس ظاهرش را به مردم می بخشد و با باطنش با آنها مخالفت می نماید آنچه آنها در آن هستند را می بیند و آنها آنچه او در آن است را نمی بینند حالتش در دنیا همانگونه است که رسول الله (ص) میفرماید:٭٭ کُنْ فِی الدُّنْیَا کَأَنَّکَ غَرِیبٌ أَوْ عَابِرُ سَبِیلٍ٭٭[ بخاری](در دنیا آنگونه باش گویی که غریب یا مسافر هستی.)