در زمان حضرت موسی علیه السلام شخصی بود که سالها با گریه و زاری از خداوند طلب برآورده شدن نیازش را میکرد امّا دعایش مستجاب نمیشد. روزی علّت این امر را رفت از موسی علیه السلام پرسید و موسی از خدا.
خداوند فرمود: اگر چنان بگرید که رودههایش پاره شوند و چنان فریاد بزند که صدایش به آسمانها برسد باز من دعاهایش را مستجاب نمیکنم؛ زیرا او به وظایف خویش ناآگاه است و نسبت به عبادت و گریههای خود عجب و غرور مینماید و هیچ تواضعی در او دیده نمیشود([۱]).
[۱]– طب القلوب / ابن قیّم جوزی.