ممکن است روایتی از رسول الله صلی الله علیه وسلم به شخص مبتدع رسیده است که صحیح نباشد. یا اثری باشد که از غیر رسول صلی الله علیه وسلم به او رسیده است و از آن تقلید میکند حال آنکه آن اثر، درست نیست. یا تأویلی که ارائه میدهد ممکن است از آیهی قرآن باشد یا از سنت رسول صلی الله علیه وسلم که احتمال صحت و ضعف در آن است؛ یا شاید اثری باشد که قابل قبول بوده و یا مردود باشد؛ لیکن در نهایت، تأویل وی درست نیست. یا قیاسی فاسد کرده و نظری را مبنا و اصل قرار داده و میپندارد صحیح است، در حالی که چنین نیست. عادتاً قیاس، نظر و سلیقه، خطایی است که مربوط به متکلمین، صوفیان و گروهی از فقیهنمایان میباشد. و تأویلِ نصوصِ صحیح یا ضعیف، عموماً خطایی است که دستهای از متکلمین، محدثین، مقلدین، صوفیان و فقیهنمایان مرتکب میشوند. تکفیر نمودن بر اثر ارتکاب گناهان، عقیدهی خوارج است. و تکفیرِ مخالف به بهانهی سنّی بودن، اندیشه و باور رافضیان، معتزله و بسیاری از دیگران است. لیکن در اینجا از بیانِ تکفیر، بنا بر بدعتی اعتقادی صرف نظر کرده و جایی دیگر بیان داشتهام[۱]. اما جرایمی پایینتر از تکفیرِ دیگران که از برخی سر میزند و به دیگران بغض و بدگویی و مجازات را روا میدارند – که تجاوز محسوب میشود – یا ترک محبت و دعا و نیکی برای دیگران – که تفریط و کوتاهی است – از پیامدهای تأویلِ فاسد است و تمام این موارد، ظلمی است در حق الله جل جلاله یا بندگان وی. چنان که این مطلب را در جایی دیگر بیان داشتهام. از این روست که امام احمد رحمه الله به گروهی از شاگردان خود میگوید: اکثر خطای مردم فرآیندِ قیاس و تأویل است)[۲].
[۱]– همان: ج۱۲ ص ۴۶۴.
[۲]– همان: ج ۱۹ ص ۷۱ – ۷۵.