مؤمن برای برادرش به منزلهی آینه است؛ اگر او را بر عمل خیری ببیند، به او قوت قلب میدهد و او را تشویق به استقامت میکند، اما اگر او را در کار اشتباهی ببیند، با نرمی و دور از انظار مردم نصیحتش کرده و بدون اینکه او را دلسرد کند، اعمال او را اصلاح میکند. پس اصل در نصیحت، پنهانکاری است تا احساسات اشتباهکننده مراعات گردد. به همین خاطر معمول پیامبر صلى الله علیه وسلم نسبت به خطاکاران این بود که از الفاظ عمومی استفاده میکرد و میفرمود: «مَا بَالُ أَقْوامٍ؟»؛ «بعضیها را چه شده است؟» حضرت عایشه رضی الله عنها میفرماید: عادت مبارک پیامبر صلى الله علیه وسلم این بود که هر گاه از شخصی خطایی پیش میآمد، نمیگفت: فلانی را چه شده است. بلکه میفرمود: «بعضیها را چه شده که چنین و چنان میکنند.» (رواه أبو داود وصححه الألبانی)
بسا اوقات نصیحت کننده مجبور میشود که در بعضی اوقات که تأخیر در آن جایز نمیباشد، علناً نصیحت کند، همانگونه که در بعضی مواقع از پیامبر صلى الله علیه وسلم پیش آمده است. اما باز هم مناسب این است که از حکمت و نرمی کار گرفته شود. پیامبر صلى الله علیه وسلم جاهل و خطاکار را با نرمی متوجه میفرمود و اشتباهش را اصلاح میکرد و دل او را به دست میآورد و میکوشید تا عواطف او را جریحهدار نکند. حضرت انس رضی الله عنه میگوید: ما در مسجد به همراه پیامبر صلى الله علیه وسلم نشسته بودیم که شخصی بیابانی آمد و برخاست تا در مسجد ادرار کند. یاران پیامبر صلى الله علیه وسلم گفتند: نکن نکن (این چه کاری است؟)، آن حضرت صلى الله علیه وسلم فرمودند: جلوی ادرار کردنش را نگیرید و آزادش بگذارید تا کار خود را تمام کند. آنها هم او را آزاد گذاشتند تا اینکه فارغ شد. سپس آنحضرت صلى الله علیه وسلم او را خواست و به او گفت: «در مسجد مناسب نیست که ادرار و پلیدی وجود داشته باشد، بلکه مساجد جای ذکر خدای عزوجل و نماز و تلاوت قرآن است.» سپس به شخصی امر فرمود تا یک دلو آب بیاورد، او هم دلو آب را آورد و آبها را بر آن جای ادرار ریخت. (رواه البخاری)
امام نووی میگوید: در این حدیث نسبت به کسی که نمیداند، نرمی و آموزش وجود دارد و اینکه نباید او را اذیت کرد، بلکه باید او را به خوبی تفهیم نمود. مخصوصاً اگر آن خطاکار قصد مخالفت و سرکشی را نداشته باشد؛ زیرا با رعایت این اصول، کمترین ضرر هم دفع میشود.