باید هر مسلمانی تا آنجا که میتواند، به دنبال علم و آگاهی پیدا کردن از چیزی باشد که نمیداند؛ زیرا حکمت و دانش، گمشدۀ مؤمن است و هر کجا آن را بیابد، آن را میگیرد؛ در نتیجه از دام تقلید نجات پیدا میکند و فقط از دلیل، تبعیت و پیروی میکند؛ چون هر کسی خطا میکند و به حق هم اصابت میکند، مگر کسی که معصوم باشد و آن هم پیامبر عظیم الشأن صلی الله علیه و سلم است.([۱])
و نباید از قول کسی تقلید کند که با فرمودۀ خدا و رسول صلی الله علیه و سلم در تعارض است و باید همیشه و در همه حال، قول خدا و رسولش صلی الله علیه و سلم را بر اقوال همۀ افراد مقدم بدارد.
اگر کسی توانایی کسب علم و شناختن احکام شرعی را نداشت، در این صورت قول عالم متدین و پرهیزکاری که به او اعتماد دارد، با دلیل قبول کند و از آن تبعیت و اتّباع نماید، اما نباید به هیچ وجه بدان تعصب داشته باشد؛ چرا که هرگاه دیدگاه قویتر و مستدلتری را مشاهده کرد حق را بپذیرد و آن را ملاک عمل خود نماید و در صورتی که نتوانست حکم شرع را با دلیل دریابد میتواند تقلید نماید و در این راستا نیز باید نهایت ادب و احترام را به دیدگاههای مخالف داشته باشد و قدرت استماع اقوال و استدلالهای آنها را دشته باشد چه بسا حق در نزد آنها باشد و مقلّدین نباید در این راستا تفرقۀ مذمومی را شکل دهند که هم خود از مسیر حق خارج شوند و هم دشمنان بدکردار و مزدوران بدطینت در این بین سوء استفاده کنند. (و اللهُ العلیمُ أعلمُ بالصوابِ)