نابود کننده لذت ها (۶)

دنیا با تمام رنگ و آرایش و زینت خود بر ما روی آورده است.
به گونه‌ای که دین و آخرت را به متاع کم آن فروختیم،
حب آن را طوری نوشیدیم که در جزء جزء بدن و رگ‌های ما جاری شد،
به عمر کوتاه، به پول و دلار آن، به رنگ و روغن و ماشین زیبا و به ساختمان‌های مرمرین آن، دل بستیم به شیرینی و برق کالای آن فریب خوردیم، به خوشی و لذت آن دل بستیم، به وعده آن امیدوار شدیم، با ساز آن رقصیدیم، با لقمه حرام او خود را از مهر پروردگار محروم کردیم و منکر آن را لبیک گفتیم، به مقامش توجه کردیم.

برای به دست آوردن دنیا خون انسان‌های بی‌گناه را ریختیم و به عیش گذران آن فریب خوردیم، ساختمان و بنای آن، درختان و سرسبزی و نهرهای آن، فرزند و قدرت و مقام او چشم دل ما را نابینا کرد به گونه‌ای که هیچ چیزی را به غیر او ندیدیم و این عجوزه هزار داماد ما را از پروردگارمان دور کرد.

در گناهان غرق شدیم، شیطان ما را فریفت، احکام خدا را به تمسخر گرفتیم، به خاطر رضایت نفس خالق را ناراضی کردیم، به خاطر زندگی چند روز، زندگی دایم خود را نابود کردیم، به خاطر عیش دنیا، عیش عقبی را از دست دادیم، به خاطر شادی دوستان و فرزندان خود را از شادی آخرت محروم کردیم.

وا اسفا، یا حسرتا، وا ندامتا، افسوس و صد افسوس که هرآنچه را که باید می‌کردیم نکردیم.

مقاله پیشنهادی

دنیا، اینگونه آفریده شده است

روزی مارکس اویلیوس، یکی از فیلسوفان بزرگ دربار امپراطوری روم، گفت: امروز افرادی را ملاقات …