انسان از مرگ فرار میکند و چون مریض شود از ترس اینکه مبادا بمیرد سریعاً خود را معالجه میکند
جایی که احساس میکند بوی مرگ میآید آنجا پا نمیگذارند، ولی مرگ از راه دیگر وارد میشود و هر قدر زرنگ باشی، مرگ از تو باهوشتر است هر اندازه گردن کلفت و مایهدار باشی او کارش را میکند.
او هرگز درب خانهای را به نیت اجازه گرفتن نمیزند و هیچ حجاب و دیواری مانع ورود او نمیشود و بدل هم قبول نمیکند، کفیل نمیخواهد، رحم بر کوچک و بزرگ نمیکند.
پول و ثروت انسان مانع از کار او نمیشود رشوه قبول نمیکند، پارتی و سفارش کسی را نمیپذیرد.
لذتها را از بین میبرد و عمل انسان را قطع میکند، او حق است، او مهمانی است که بیخبر بر صاحبخانه وارد میشود.
لبخندها را بر لبها میخشکاند، قهقهه را در گلو خفه میکند، مقام و پست را به دیگران میدهد، انسان را از ثروتش جدا میکند، کالبد را از حرکت باز میدارد، گردنکشان را گردن میزند، دوستان را جدا میکند، فریادها را ساکت میکند، برنامهها و برنامهریزیها را به هم میریزد، شرارت، قلدری، زورگویی و ستمها را پایان میدهد.
مرگ حقیقتی که همه از آن فرار میکنند، شربتی که طعم آن را گناهکاران و فرمانبرداران چشیدهاند،
کاسهای که از آن انبیاء و رسل نوشیدهاند،
حقیقتی که منکرین خدا و دوستان خدا به آن اذعان کردهاند. حقیقتی که نمیتوان آن را نادیده گرفت و از آن فرار کرد:
{قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِیکُمْ ۖ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَهِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ}.
بگو: قطعاً مرگی که از آن میگریزید، سرانجام با شما رویاروی میگردد و شما را درمییابد، بعد از آن به سوی کسی برگردانده میشوید که از پنهان و آشکار آگاه است، و شما را از آنچه کردهاید باخبر میگرداند.
الجمعه: ۸
آری، او شما را ملاقات خواهد کرد هر جا که باشید، هر شخص زندهای بر او گروه دیگری گریه خواهند کرد و هر نامآوری فراموش خواهد شد.
هر کرسی خالی و هر منصبی واگذار خواهد شد، دوستان، برادران، همسایگان، زن و فرزندان، ترک خواهند شد.
دست و پاهای متحرک، بیحرکت و لباسهای زیبا و قشنگ بیصاحب خواهند ماند و زنگ (الرحیل، الرحیل) کوچ و خداحافظی نواخته خواهد شد و طوفان مرگ برنامهها و امیدها را با خود خواهد برد و پرونده اعمال (نیک و بد) بسته خواهد شد.
پرده کنار زده خواهد شد و حجاب برداشته میشود، آیات قرآن تعبیر خواهند شد، شیرینی زندگی، تلخ و یا تلخی آن شیرین خواهد گشت. قطار زندگی متوقف و سفر پایان مییابد و جا و مکان مشخص خواهد گردید.
وعدههای الهی متحقق خواهند شد، روح فرمانبردار جسد نخواهد بود، آری آن روز خواهد آمد و حتماً خواهد آمد.
آرزوها نابود، بناها خراب و بدنها زیر خاک پوسیده خواهند شد چهرهها و محاسن از هم پاشیده و بدنهای معطر به لاشههای گندیده و طعمه کرمها و حشرات خواهند شد.