میقات کسی‌که عازم مکه است

۱- کسی‌که اهل مکه نیست و نیت حج یا عمره دارد، از میقاتی که از آن می‌‌گذرد احرام می‌‌بندد. اگر نیت حج قِران یا اِفراد داشت، طواف نموده و سعی صفا و مروه را به جای می‌‌آورد، سپس در حال احرام باقی می‌‌ماند تا اینکه رَمی جمرات را انجام دهد و روز عید سرش را بتراشد.

و اگر نیت حج تمتع داشته باشد، مناسک عمره را کامل می‌کند سپس لباسش را می‌‌پوشد (احرامش را به پایان می‌‌برد) و پس از آن در روز هشتم ذی‌‌الحجه از مکه برای حج احرام می‌‌بندد و به سوی منا خارج می‌‌شود.

جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ رضی الله عنهما أَنَّهُ حَجَّ مَعَ النَّبِیِّ صلی الله علیه وسلم یَوْمَ سَاقَ البُدْنَ مَعَهُ، وَقَدْ أَهَلُّوا بِالحَجِّ مُفْرَدًا، فَقَالَ لَهُمْ: «أَحِلُّوا مِنْ إِحْرَامِکُمْ بِطَوَافِ البَیْتِ، وَبَیْنَ الصَّفَا وَالمَرْوَهِ، وَقَصِّرُوا، ثُمَّ أَقِیمُوا حَلاَلًا، حَتَّى إِذَا کَانَ یَوْمُ التَّرْوِیَهِ فَأَهِلُّوا بِالحَجِّ، وَاجْعَلُوا الَّتِی قَدِمْتُمْ بِهَا مُتْعَهً»، فَقَالُوا: کَیْفَ نَجْعَلُهَا مُتْعَهً، وَقَدْ سَمَّیْنَا الحَجَّ؟ فَقَالَ: «افْعَلُوا مَا أَمَرْتُکُمْ، فَلَوْلاَ أَنِّی سُقْتُ الهَدْیَ لَفَعَلْتُ مِثْلَ الَّذِی أَمَرْتُکُمْ، وَلَکِنْ لاَ یَحِلُّ مِنِّی حَرَامٌ حَتَّى یَبْلُغَ الهَدْیُ مَحِلَّهُ» فَفَعَلُوا.[۱]

جابر بن عبدالله رضی الله عنهما می‌‌گوید: زمانی که پیامبر صلی الله علیه وسلم شتران هَدی را همراه داشت، با او به حج رفتم. مردم نیت حج اِفراد کرده بودند. رسول الله صلی الله علیه وسلم به آن‌ها فرمود: «پس از طواف کعبه و سعی بین صفا و مروه و کوتاه کردن موی سر، از احرام خارج ‌شوید. بعد در حالت حلال (خارج از احرام) بمانید تا آنکه روز هشتم ترویه (ذوالحجه) فرا رسد. روز هشتم برای حج احرام ببندید و اعمال قبل را عمره به حساب آورید». مردم گفتند: ای رسول الله چگونه آن اعمال را عمره به حساب آوریم درحالی‌‌که نیت حج کرده بودیم؟ رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «آنچه دستور می‌‌دهم انجام دهید. اگر من با خود قربانی نیاورده بودم، چنان‌‌که به شما دستور می‌‌دهم، عمل می‌‌کردم. ولی تا زمانی که قربانی ذبح نکنم، هیچ حرامی برای من حلال نخواهد شد». و مردم طبق دستور رسول الله صلی الله علیه وسلم عمل کردند.

۲- هرکس برای حج یا عمره به مکه برود و مناسک را به طور کامل انجام دهد و پس از آن نیت عمره‌‌ای دیگر برای خود یا به نیابت از دیگری کند، لازم است که از محدوده حرم خارج شده، مثلا به منطقه تنعیم رفته و از آنجا برای عمره احرام ببندد.

اما چون پس از عمره نیت حج داشته باشد از همان مکانی که در مکه هست، احرام می‌‌بندد.

عَنْ عَائِشَهَ رضی الله عنها أَنَّهَا أَهَلَّتْ بِعُمْرَهٍ، فَقَدِمَتْ وَلَمْ تَطُفْ بِالْبَیْتِ حَتَّى حَاضَتْ، فَنَسَکَتِ الْمَنَاسِکَ کُلَّهَا، وَقَدْ أَهَلَّتْ بِالْحَجِّ، فَقَالَ لَهَا النَّبِیُّ ج: یَوْمَ النَّفْرِ «یَسَعُکِ طَوَافُکِ لِحَجِّکِ وَعُمْرَتِکِ» فَأَبَتْ، فَبَعَثَ بِهَا مَعَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ إِلَى التَّنْعِیمِ، فَاعْتَمَرَتْ بَعْدَ الْحَجِّ».[۲]

از عایشه رضی الله عنها روایت است که می‌‌گوید: احرام عمره بسته بودم ولی طواف کعبه نکرده بودم که حیض (دچار عادت ماهانه) شدم، اما همه مناسک دیگر را انجام داده بودم. حال آن‌که به قصد حج احرام بسته بودم. پیامبر صلی الله علیه وسلم در روز دوم از ایام تشریق به من فرمود: «طواف تو برای حج و عمره بسنده می‌‌کند». چون بازگشتم مرا با عبدالرحمن به تنعیم فرستاد و بعد از حج، ادای عمره کردم.

[۱]– متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره ۱۵۶۸ و مسلم حدیث شماره ۱۲۱۶ با لفظ بخاری

[۲]– متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره ۱۵۵۶ و مسلم حدیث شماره ۱۲۱۱ با لفظ مسلم

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …