مکر، کید و محال

معنای این سه کلمه بسیار به هم نزدیک است و همان: دست جـویی و توسـل بـه اسباب پنهانی برای انتقام از دشمن می باشد. و هرگز نمی توان خداوند را به صـورت مطلق به این صفتها توصیف نمود.
بلکه این صفتهاهمواره جهت توصیف خداوند بـه صورت مقید می آیند. چون در غیر این صورت هم به معنای مدح و ستایش، و هم به معنای ذم و عیبجویی بکار برده می شوند.
و خداوند از هرگونه صفتی که معنای عیب و نقص در بر داشته باشد پاک و بری می باشد. اما هنگامی که این صفات به صـورت مقید بکار برده شده تا مدح و ستایش خداوند را در بر داشته و از هـر گونـه ذم پـاک باشد، خود این صفات دلیل و حجتی می گردند کـه نشـانگر علـم، قـدرت، و قـوت خداوند هستند. پس این گونه بکارگیری این صفات جایز می باشد، چـون بـر کمـال خداوند سبحان دلالت می کنند.
دلیل إتصاف خداونـد بـه ایـن صـفات، ایـن آیاتنـد:( ۚ وَیَمْکُرُونَ وَیَمْکُرُ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ).
[سوره اﻷنفال ۳۰] آنان مکر می کنند، خداوند نیز به آنان مکر می کنـد و خداونـد بهتـرین مکـر کننـدگان اسـت.) و همچنین: (إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْدًا:وَأَکِیدُکَیْدًا)[سوره الطارق ۱۶].
(آنـان کیـد بکـار برند، ما نیز کید بکار گیریم. و به همـان گونـه کـه
وَهُمْ یُجَادِلُونَ فِی اللَّهِ وَهُوَ شَدِیدُ الْمِحَالِ)[سوره الرعد ۱۳].
(و آنان در مورد خداوند جـدل مـی کننـد، در حـالی کـه نیرنـگ او بـا
دشمنانش بسیار شدید است.
چه هنگام مکر، کید، و حیله، صفات مدح می باشند:هنگامی که در اثبات حق، و ابطال باطل بکار برده شوند، و در غیـر ایـن صـورت صفات ذم می باشند. و هرگز نمی توان از این صفات، اسمائی را برای خداوند مشـتق نمود.
مثلاً نمی توان گفت (الماکر) و (الکائد) چون اسـماء الله الحسـنی هرگـز و مطلقا متحمل ذم نشده، و همان گونه که گفتیم، این اسـماء هنگـامی کـه بـه صـورت
مطلق بکار برده شوند ذم و عیب در بر دارند.

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …