هنگامی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم مردم را برای انفاق و خروج در راه خدا و به سوی غزوه تبوک فرا میخواند، منافقان بر این بودند تا به تضعیف روحیه مردم بپردازند و میگفتند: در این گرمای سخت، بیرون نروید و … آن گاه خداوند، این آیات را نازل فرمود:
{فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ وَکَرِهُوا أَنْ یجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَقَالُوا لا تَنْفِرُوا فِی الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ کَانُوا یفْقَهُونَ (٨١)فَلْیضْحَکُوا قَلِیلا وَلْیبْکُوا کَثِیرًا جَزَاءً بِمَا کَانُوا یکْسِبُونَ (٨٢)} (توبه، ۸۱-۸۲).
خانهنشینان (منافق) از اینکه از رسول خدا واپس کشیدهاند، شادمانند و نخواستند با مال و جان در راه یزدان جهاد و پیکار کنند و میگویند در گرما بیرون نشوید. بگو: گرمای آتش دوزخ خیلی بیشتر است اگر میفهمند؛ پس باید خیلی کم بخندند و زیاد گریه کنند. این پاداش آن چیزی است که آنها کسب نمودهاند».
پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم در حالی که مشغول تجهیز لشکر برای اعزام به تبوک بود، خطاب به جد بن قیس گفت: ای جد! آیا در این سال برای جنگ با پادشاهان روم آمادهای؟ گفت: ای رسول خدا! به من اجازه بده و مرا دچار فتنه نساز؛ زیرا من در میان قوم خود معروف به کسی هستم که علاقه زیادی به زنان دارد و میترسم که با دیدن زنان رومی، دچار فتنه شوم. پیامبر از او روبرگردانید و فرمود: به تو اجازه دادم؛ چنانکه در مورد او، این آیه نازل شد:
{وَمِنْهُمْ مَنْ یقُولُ ائْذَنْ لِی وَلا تَفْتِنِّی أَلا فِی الْفِتْنَه سَقَطُوا وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَه بِالْکَافِرِینَ (۴٩)} (توبه، ۴۹).
«بعضی از آنان میگویند: به من اجازه بده و مرا دچار فتنه نساز. هان! آنها (با این کار خود) در فتنه افتادند و آتش دوزخ کافران را فرا میگیرد».
علاوه بر ایشان افراد دیگری نیز نزد رسول خدا رفتند و به دروغ، عذرهایی آوردند و اجازه خواستند. آن حضرت به آنها اجازه داد؛ آن گاه خداوند، پیامبرش را اینگونه سرزنش نمود:
{عَفَا اللَّهُ عَنْکَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى یتَبَینَ لَکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْکَاذِبِینَ (۴٣)} (توبه، ۴۳).
«خداوند تو را ببخشاید؛ چرا به آنان اجازه دادی. تا برایت آنانی که راست گفتند، مشخص شوند ودروغگویان را نیز بشناسی».
علاوه بر آن به پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم خبر رسید که گروهی از منافقان در خانه سویلم یهودی گرد آمدهاند تا مردم را از شرکت در جنگ بازدارند. پیامبر افرادی را مأموریت داد تا خانه سویلم را به آتش بکشند.[۳۰]