۱- اسلام اولین کسی است که فریاد حقوق بشر را سر می۲- دهد و بر ضرورت حمایت آن تأکید می۳- کند و هر کس که شریعت اسلامی را بررسی کند می۴- فهمد که اسلام اهدافی دارد که در حمایت از زندگی انسان،۵- دین،۶- عقل،۷- مال و خانواده او تحقق می۸- یابد. تاریخ اسلامی،۹- موضع۱۰- گیری قاطع و سرنوشت ساز خلیفه دوم عمر بن خطاب را نسبت به زیر پا گذاشتن حقوق بشر ثبت کرده است آنجا که می۱۱- گوید : (متی استعبدتم الناس و قدوَ لَدتْهم امهاتُهم أحراراً؟) : از کی،۱۲- مردم را به بردگی گرفته۱۳- اید حال آنکه مادرهایشان آنان را آزاد به دنیا آورده۱۴- اند.
۱۵- حقوق بشر،۱۶- در اسلام بر دو اصل اساسی بنا می۱۷- شود : ۱- اصل مساوات بین تمام انسانها ۲- اصل آزادی بشر. اسلام،۱۸- اصل مساوات را نیز بر دو قاعده استوار بنا می۱۹- کند : وحدت اصل بشر و گرامی بودن تمام بشر،۲۰- اسلام از وحدت اصل بشر،۲۱- تعبیر می۲۲- کند به اینکه خداوند همه انسانها را از یک نفس واحده آفریده است،۲۳- پس تمام انسانها در یک خانواده بزرگ انسانی برادر یکدیگرند که در آن،۲۴- مجالی برای اختلاف طبقاتی وجود ندارد. و اختلافات بین انسانها با جوهر انسانی که نزد همه یکی است اصطکاک پیدا نمی۲۵- کند. بنابراین،۲۶- این اختلافات – همچنانکه قرآن اشاره می۲۷- کند – باید وسیله۲۸- ای برای شناخت یکدیگر،۲۹- سازگاری و همکاری با هم شود نه منشأ کشمکش و تفرقه
یا ایها الناسُ إنا خلقناکم من ذکرٍ و أنثی و جعلناکم شعوباً و قبائلَ لتعارفوا إن اکرمکم عند الله اتقاکم الحجرات / ۱۳
ای مردم ما شما را از زن و مردی آفریدیم و شما را تیره تیره و قبیله و قبیله نمودیم تا یکدیگر را بشناسید. گرامیترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شما است. قاعده دوم مساوات، گرامی بودن تمام بشر است. قرآن میفرماید :
و لقد کرمنا بنی آدمالإسراء / ۷۰
ما آدمیزدگان را گرامی داشتهایم.
خداوند به سبب کرامتی که انسان دارد، او را در زمین خلیفه خود قرار داد. و ملائکه را به سجده بردن در برابر او وادار کرد و او را سرور هستی نمود و آسمان و زمین را رام او کرد. بدینوسیله خداوند، منزلت و جایگاه والائی را در بین تمام مخلوقات، به انسان اختصاص داده است و این کرامت را بدون استثناء به تمام انسانها بخشیده است تا حصاری باشد برای حمایت تمام افراد بشر. هیچ امتیازی بین فقیر و ثروتمند و حاکم و محکوم وجود ندارد و همه نزد خدا، نزد قانون و در حقوق عمومی مساوی هستند.
اصل دوم که حقوق بشر، روی آن، بنا شده، اصل آزادی است. خداوند انسان را موجودی مکلف و مسئول آبادانی زمین و بنیانگذاری تمدن انسانی قرار داده است و هیچ مسئولیتی بدون آزادی، حتی در قضیه ایمان و کفر که خداوند آن را به خواست انسان مرتبط کرده است، وجود ندارد.
فمن شاء فلیؤمن و من شاء فلیکفر الکهف / ۲۹٫
و به این ترتیب، آزادی، تمام آزادیهای انسان را دینی باشد یا سیاسی یا فکری یا مدنی در بر میگیرد.
۳- سلطه و داوری در تعالیم اسلامی باید براساس عدل و شورا اقامه شود. خداوند در قرآن، مردم را به عدل و تطبیق آن ملزم کرده است و میفرماید :
إن الله یأمر بالعدل و إحسان النحل / ۹۰٫
خداوند به عدل و نیکی دستور میدهد.
و إذا احکمتم بین الناس أن تحکموا با العدل النساء / ۵۸٫
هنگامی که در بین مردم به داوری نشستید، اینکه دادگرانه داوری کنید. آیات در این مورد، فراوان است که بیان میکنند شوری در اسلام یک اصل اساسی و ضروری است. پیامبر با اصحابش مشورت میکرد و به رأی اکثریت عمل مینمود هر چند مخالف رأی خودش باشد. بارزترین مثال، خارج شدن مسلمانان از مدینه برای جنگ احد است که پیامبر نظرش بر عدم خروج بود اما اکثریت، نظرشان خلاف این بود پس به رأی آنان عمل کرد و از مدینه خارج شد که سرانجام، شکست از آنِ مسلمانان گردید ولی با وجود این، قرآن بر ضرورت شوری تأکید کرد و خطاب به پیامبر فرمود :
فاعْفُ عنهم و استغفرْ لهم و شاوِرْ هم فی الأمرِ آلعمران / ۱۵۹
پس از آنان در گذر و برایشان طلب آمرزش و در کارها با آنان مشورت و رایزنی کن.
اسلام، مطابق با مصلحت عمومی، مسلمانان را در انتخاب شکل شوری و کیفیت آن آزاد گذاشته است. اگر مصلحت مقتضی باشد که شوری به شکلی صورت گیرد که اکنون در دنیا معمول است، اسلام اعتراضی ندارد. مهم این است که شوری مطابق با اوضاع و احوال هر عصر و زمان و بر حسب تحولات اقلیمی و بینالمللی، انعطافپذیر باشد. از این رو روشن میشود که تا چه اندازه اسلام بر حقوق بشر و حمایت آن و تطبیق سلیم اصل شوری یا دموکراسی به مفهوم جدید، حریص است.
۴-اسلام، زمینه را برای تعدد آراء فراهم کرده و اجتهاد را حتی در مسائل دینی مباح نموده است، مادامیکه در مجتهد شروط اجتهاد موجود باشد و برای مجتهد که اجتهاد کند و به خطا برود یک اجر و اگر اصابت کند دو اجر در نظر گرفته است. کسی که مذاهب معروف فقه اسلامی را بررسی کند به اختلاف دیدگاهها در بسیاری از مسائل فقهی برخورد میکند و کسی نگفته این اختلاف آراء ممنوع است. بنابراین میبینیم که اسلام به مخالف اجازه داده است که دیدگاه خود را بدون نگرانی ابراز کند مادامیکه اهداف همگی خیر و صلاح جامعه و خفظ امنیت و آسایش آن باشد.
مقاله پیشنهادی
نشانههای مرگ
مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیجگاه، کج شدن بینی، افتادن دستها، …