مورچه‌ای که یکی از پیامبران خدا را گزید(۳)

مسلم، باب: [النهی عن قتل النمل]

۲۱۲- «عَنْ هَمَّامِ بْنِ مُنَبِّهٍ، قَالَ: هَذَا مَا حَدَّثَنَا أَبُو هُرَیْرَهَ رضی الله عنه فَذَکَرَ أَحَادِیثَ، وَقَالَ رَسُولُ اللهِ  صلی الله علیه و سلم: نَزَلَ نَبِیٌّ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ علیهم السلام تَحْتَ شَجَرَهٍ، فَلَدَغَتْهُ نَمْلَهٌ، فَأَمَرَ بِجِهَازِهِ، فَأُخْرِجَ مِنْ تَحْتِهَا، وَأَمَرَ بِهَا فَأُحْرِقَتْ فِی النَّارِ، قَالَ فَأَوْحَى اللهُ إِلَیْهِ: فَهَلَّا نَمْلَهً وَاحِدَهً».

  1. «همان بن منبه می‌گوید: ابوهریره رضی الله عنه احادیثی را برایمان بیان کرد و گفت: پیامبرصلی الله علیه و سلم فرمودند: «یکی از پیامبران خدا† زیر درختی نشست. مورچه‌ای او را گزید. پیامبر [ناراحت شد و] دستور داد که زیراندازش از زیر مورچه بیرون آورده و لانه‌ی مورچه سوزانده شود، پس از آن خداوند به او وحی کرد [و فرمود]: پس چرا تنها مورچه‌ای را نمی‌سوزانی [که تو را گزیده است، بقیه مورچه‌ها کاری نکرده‌اند]».

۲۱۳- در روایت دیگری از مسلم، همان روایت بخاری آمده است، با این تفاوت که در آخر روایت مسلم چنین آمده است: «أَفِی أَنْ قَرَصَتْکَ نَمْلَهٌ وَاحِدَهٌ، أَهْلَکْتَ أُمَّهً مِنَ الأُمَمِ تُسَبِّحُ» «آیا تنها به علت این که مورچه‌ای تو را گزید، تو در مقابل آن امتی را از بین بردی که خدا را تسبیح می‌کنند؟!».

مقاله پیشنهادی

آنچه به هنگام بازگشت از حج یا عمره یا غیره گفته می‌‌شود

عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ رضی الله عنهما قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه …