مهم‌ترین اصول و قواعد شرعی در فقه اسلامی

یقین با شک از بین نمی‌رود. اصل و اساس در هر چیزی، طهارت و پاکی است مگر اینکه دلیلی بر نجاست آن باشد. اصل این است که شخص ذمه‌اش بری باشد، مگر اینکه دلیلی بر خلاف آن یافت شود. اصل در اشیاء اباحت است مگر دلیلی بر نجاست یا تحریمش باشد. مشقت و سختی، آسانی را می‌طلبد. ضرورت‌ها، ممنوعات را مباح می‌نماید. و به اندازه‌ی ضرورت جواز داده می‌شود. عمل به واجبات، بعد از علم و آگاهی و توانایی انجام آن واجب می‌گردد. با عجز و ناتوانی، واجبی نیست. هنگام ضرورت، حرامی نیست. واجبات بر مکلفین، لازم می‌شود. تمامی شروط در عبادات و معاملات بر حسب مکان اعتبار دارند. از بین بردن مفاسد بر جلب مصالح مقدم است. هنگام وجود دو مصلحت، بهترین و بالاترین اختیار می‌شود. زمانی که دو مفسده کنار هم باشند، خفیف‌ترین آن انتخاب می‌گردد. زمانی که علت باشد، حکم نیز به وجود می‌آید، اما اگر علت از بین رفت، حکم نیز از بین می‌رود. کسی‌که چیزی را تلف کرد، مکلفین باید جبران نمایند. اصل در عبادات، ممنوعیت می‌باشد، مگر اینکه دلیلی برای انجام آن باشد. ولی اصل در عادات و معاملات، اباحت است، مگر دلیلی از شرع در تحریم آن باشد. اصل در اوامر شرعی، وجوب است، مگر دلیلی بر استحباب یا اباحت باشد. اصل در نواهی، تحریم است، مگر دلیلی بر کراهت آن باشد. اصل در منفعت‌ها حلال بودن و اصل در نجاسات و ضررها حرام بودن است.

هر عبادتی از اجزایی تشکیل شده که دو امر در آن ضروری و لازم است؛ ترتیب و پی در پی انجام دادن. مانند وضو، نماز، حج، عمره و غیره.

فرق بین فرض کفایه و فرض عین:

فرض عین به عامل و عمل کننده تعلق دارد، مانند نمازهای پنجگانه و مانند آن‌ها، و فرض کفایه به عمل مطلوب تعلق دارد، مانند اذان، تجهیز میت و مانند آن‌ها. زمانی که یکی شرکت نماید و آن را انجام دهد، گناه و مسئولیت از بقیه ساقط می‌شود.

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …