«و [فرمان دادیم] که در میان آنان به آنچه خداوند نازل کرده است حکم کن و از خواستههاى [نفسانى] آنان پیروى مکن و از آنان بر حذر باش که مبادا تو را از برخى از آنچه خداوند به تو نازل کرده است [به باطل] گرایش دهند».
«ای مؤمنان! از خدا پروا کنید و اگر مؤمنید آنچه را از ربا باقی مانده است، واگذارید، اگر چنین نکردید، بدانید که به جنگ با خدا و فرستادهی وی برخاستهاید».
«شراب و قمار و بتها و تیرهای قرعه پلید و از عمل شیطانند پس از آنها دوری گزینید، باشد که رستگار شوید».
اینها مهمترین اصول اعتقادی و عملی ما بودند که نصوص واضح و روشنی برای آنها آمده و مجال اختلاف و اجتهاد در آنها نیست و همچنین با روایت و استنباط ثابت نمیشوند.
پس هر کسی که یک اصل اعتقادی یا عملی را ثابت میکند واجب است نص قرآنی قطعی الدلاله داشته باشد در غیر این صورت استنباط و برداشت از آیههای متشابه یا مطابقت با روایات ضعیف، کسی از عهدهی آنها عاجز نیست. (یعنی هر کس میتواند با استنباط از آیههای متشابه و با استناد به روایات ضعیف اصول اعتقاد خود را به اثبات برساند). چنانچه در مورد فرقههای منحرف گفتیم و بلکه یهود و نصاری و مجوس – چنان که خواهد آمد – به مانند اینها استناد میکنند.