اهل حدیث، اهل اتباع، اهل اثر، همگی مترادف “اهل سنت و جماعت” هستند، پس اهل حدیث همان اهل سنت و جماعت هستند، که ویژگی های یک مسلمان تابع کتاب و سنت را دارند.
رسول الله صلی الله علیه و سلم که می فرماید: «. . لَا تَزَالُ طَائِفَهٌ مِنْ أُمَّتِی ظَاهِرِینَ عَلَی الْحَقِّ لَا یَضُرُّهُمْ مَنْ خَذَلَهُمْ حَتَّی یَأْتِیَ أَمْرُ اللَّهِ» بخاری
«همواره گروهی از امت من بر حق خواهد بود و کسانی که در صدد خوار کردنشان برمی آیند قادر به زیان رساندن به آن ها نخواهند بود، تا این که امر خداوند فرا می رسد».
و اهل سنت و جماعت کسی است که مشمول این حدیث پیامبر صلی الله علیه وسلم باشد که می فرماید: « . . ستَفْتَرِق أُمَّتِی عَلَی ثَلَاثٍ وَسَبْعِینَ فِرْقَهً کلها فِی النَّارِ إلا وَاحِدَه قالوا:مَنْ هی یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ هی التی تکون علی ما انا علیه و اصحابی» حسنه الترمذی
«امت من به زودی به هفتاد و سه فرقه تقسیم می شود و همه آن ها جز یک گروه در آتش هستند. اصحاب گفتند:ای رسول خدا آن ها چه کسانی هستند؟ فرمود: آن ها کسانی هستند که بر آن چه من و اصحاب من بر آن هستیم، باشند».
امام احمد رحمه الله، این فرقه ناجیه را همان اهل حدیث می داند و بنابراین اهل حدیث همان اهل سنت و جماعت هستند که بنامهای “اهل اثر” و “اهل اتباع” نیز مشهورند.
و اهل حدیث همان صحابه و تابعین و تابع تابعین و ائمه ی اربعه و بزرگوارانی همچون بخاری و مسلم و نسائی و بقیه ی علمای بزرگوار اسلام و همچنین تمامی کسانی که بر راه و منهج آنها هستند می باشند.
نکته ای که باید در نظر داشت، اینست که مراد از “اهل سنت و جماعت” در اینجا، تعریف عامیانه که در بین عوام الناس شایع است که هرآنکس شیعه نباشد، او سنی یا اهل سنت می دانند، نیست. بلکه اهل سنت و جماعت را باید در تعریف اصطلاحی آن شناخت؛ در اصطلاح صحیح آن، اهل سنت و جماعت به کسانی می گویند که منهج عقیدتی و فقهی خود را بر طبق راه و روش پیامبر صلی الله علیه وسلم و صحابه رضی الله عنهم و تابعین و تابع تابعین از ائمه ی اربعه گرفته باشند، که به آن قرون مفضله یا قرون طلایی گویند. در این تعریف، کسانی که در مباحث اسماء و صفات (بدون تاویل یا تحریف یا تعطیل و تمثیل)، و ارکان ایمان و تعریف ایمان (اعتقاد در قلب+اقرار با زبان+عمل به ارکان اسلام) و دیگر مباحث کلامی بر منهج سلف صالح هستند، اهل سنت و جماعت گویند. در غیر اینصورت، اگر حتی کسی معتقد باشد که ابوبکر رضی الله عنه خلیفه ی اول مسلمین است، ولی در مسائل مذکور بر منهج آنها نباشد، او از دایره ی اهل سنت و جماعت خارج گشته و جزو اهل بدعت و فرقه خواهد بود مانند فرقه ی صوفیه و .
و اهل سنت و جماعت حقیقی در عقاید و دیگر اصول دینشان به کتاب الله و سنت صحیح رسول الله صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّم پایبند هستند و نصوص قرآن و سنت را با عقل و هوای نفسانی رد نمیکنند و به ارکان ایمان و اسلام همانند: صحابه رضی الله عنهم تمسک جستند و افرادی همچون حسن بصری، سعیدبنمسیب، مجاهد، ابو حنیفه، مالک، شافعی، اوزاعی، احمد، اسحاق، بخاری … و کسانی که به راه و روش آنان که پیشوایان هدایت و سخنگویان حق و دعوتگران به خیر و رستگاری بودهاند. در عقیده و استدلال پایبند هستند. اما کسانی که در مسایل اصولی دین از اهل سنت جدا شدند در آنها اعتقاد به سنت به همان میزان وجود دارد که با صحابه رضی الله عنهم و پیشوایان هدایت از مسایل اصولی دین اسلام موافق هستند. در آنها اعتقاد به بدعت، زیاد یا کم به همان میزان وجود دارد که با اهل سنت مخالف هستند. نزدیکترین اینان به اهلسنت و جماعت، در عقیده و استدلال، ابو الحسن اشعری و پیروانش می باشند.
نکته ی دیگر آنکه: سلف صالح این امت چه کسانی هستند؟ بدون شک پیامبر صلی الله علیه وسلم و خلفای راشدین و صحابه رضی الله عنهم و تابعین به احسان و کسانی که در دوران طلایی صدر اسلام بر منهج صحیح قرار داشتند، حال هر مسلمانی لازمست تا منهج و عقیده و افکار خود را از آنها یعنی از سلف صالح الگوبرداری کند و از بدعت و نوآوری در عقیده خودداری نماید، در جامعه ی ما اینگونه نامگذاری شده که هر مسلمانی خود را تابع سلف صالح امت بداند به سلفی مشهور می گردد، به هر حال اگر سلفیت به این معنا باشد، بنابراین شکی نیست که آنها همان “اهل حدیث” و “اهل سنت و جماعت” و یا “اهل اثر” می باشند، چرا که اهل سنت و جماعت به کسانی گفته می شود که بر راه و روش رسول الله صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّم و اصحاب و یاران او باشند. رضوان الله علیهم اجمعین. اهل سنت و جماعت فقط همین گروه هستند