وصفی است که دلیلِ خاصی اعتبار یا الغای آن را اعلام نکرده است، لکن مترتبکردن حکم بر وفق آن یا بنای حکم بر آن، مصلحتی را محقق میسازد که به طور کلّی عموماتِ شریعت آن را تأیید میکنند و این نوع، از این حیث که مصلحتی از جنس مصالح شریعت را محقق میسازد، مناسب به حساب میآید و از این حیث که دلیلی در مورد اعتبار یا الغای آن وجود ندارد، مرسَل [رها شده] و همین نوع است که مصلحت مرسله نامیده میشود و نزد مالکیه و حنابله و موافقان آنها دارای حجیت است، اما دیگران، از جمله احناف و شافعیه، آن را حجّت نمیدانند؛ مثالِ آن: مانند جمعآوری قرآن، ضرب سکه، ایجادِ زندان، وضع خراج بر اراضی زراعی فتح شده و غیره.
مقاله پیشنهادی
خیار(داشتن اختیار در معامله)
حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …