مناسبت بین حکم و علت[۱]
در مباحث قبلی ذکر شد که: یکی از شرایط علّت این است که وصفِ مناسبی برای حکم باشد، یعنی مظنهی تحقق حکمتِ حکم و هدف مورد نظر از تشریع آن باشد، ولی البته تشخیص این مناسبت در اختیارِ آرزو و میل افراد نیست، بلکه این کار ضوابطِ محکمی دارد. پس مناسبت وقتی ثابت میشود که شارع به گونهای از گونهها آن را اعتبار گرفته و تأیید کرده باشد و به همین دلیل، اصولیون وصف مناسب را، از جهت اعتبار گرفتن و الغای آن از جانب شارع، به انوع زیر تقسیم میکنند:
۱- مناسب مؤثر
وصفی است که سخن شارع بر آن دلالت دارد که او عین آن را به عنوان علتی برای خودِ حکم اعتبار گرفته است، یعنی برای حکمی که شارع آن را براساس آن وصف تشریع کرده است. این نوع، کاملترین نوع اعتبار گرفتنِ وصف است و مناسب مؤثر نامیده میشود، زیرا با این اعتبار گرفتن کاملی که شارع نسبت به آن انجام داده است، انگار که (ما را) به این دلالت داده که اصلاً حکم از آن نشأت گرفته یا آن که حکم یکی از آثار آن است. این بالاترین نوع از انواع مناسبت است و قایلان به قیاس در مورد صحت قیاس بر آن هیچ اختلافی ندارند؛ مثال آن: مثلاً خدای متعال میفرماید: ﴿وَیَسَۡٔلُونَکَ عَنِ ٱلۡمَحِیضِۖ قُلۡ هُوَ أَذٗى فَٱعۡتَزِلُواْ ٱلنِّسَآءَ فِی ٱلۡمَحِیضِ﴾ [البقره: ۲۲۲]، «و از تو دربارهی حیض میپرسند، بگو: آن، درد و ضرری است. پس در حالت قاعدگی از زنان کنارهگیری نمایید». که ملاحظه میشود که حکم به ایجابِ کنارهگرفتن از زنان در زمان قاعدگیِ آنان با این نص ثابت شده است و نص به صورت صریح بیان کرده که آزار و زیانِ ناشی از قاعدگی علّت حکم است. پس آزار و درد یک وصف مؤثر است. نیز، رسول خدا ج میفرمایند: «إِنَّمَا نَهَیْتُکُم لِأَجْلِ الدَّافَّهِ»، یعنی: من شما را فقط به خاطر اعرابیانِ مستمند که به مدینه میآیند و به خاطر نیاز آنان به غذا از ذخیره کردنِ گوشت قربانها نهی کردم که این نص به صورت صریح بیان میکند که علّت نهی از ذخیرهکردنِ گوشت، «دافه» (اعراب مستمندی که به مدینه میآمدند) هستند؛ پس «دافه» وصف مؤثر است. نیز خدای متعال میفرماید: ﴿وَٱبۡتَلُواْ ٱلۡیَتَٰمَىٰ حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغُواْ ٱلنِّکَاحَ فَإِنۡ ءَانَسۡتُم مِّنۡهُمۡ رُشۡدٗا فَٱدۡفَعُوٓاْ إِلَیۡهِمۡ أَمۡوَٰلَهُمۡۖ﴾ [النساء: ۶]، «یتیمان را بیازمایید تا آنگاه که به سن ازدواج میرسند و آنگاه، اگر از آنان صلاحیت و حسن تصرف دیدید، اموالشان را بدیشان برگردانید». میبینیم که این نص قرآنی اشاره به این دارد که ولایت مالی بر فردِ غیر بالغ برای ولی وی ثابت است و این که علّت این حکم صغیر بودنِ وی است و اجماع هم بر این حکم واقع شده است، یعنی: صغیر بودن علّت حکم به ولایت بر مال صغیر است.
[۱]– آمدی ۳/ ۴۰۵ به بعد؛ فواتح الرحموت ۲/ ۲۵۵ به بعد.