ممانعت از عمل به خرافات ورسمهاى غیر شرعى توسط داعی

بدعتها ورسمهاى غیر شرعى بحدى در میان جوامع اسلامى زیاد شده که براى مردم تشخیص بدعت از غیر بدعت مشکل شده وحتى بدعتها وخرافات طورى جاى سنّتها را گرفته اند که عمل بر سنّتها امروزه بدعت محسوب شده وعمل کننده به سنّتها بدعتى و مجرم معرفى مى شود.

در اصل این جریان بر مى گردد به عدم آگاهى مردم از حقیقت بدعت ومضرات وخطرات ایمانى واخلاقى آن، لذا یک داعى دین باید در این راستا دو کار بسیار مهم انجام دهد:

(۱) بیان نمودن حقیقت بدعت.

(۲) بیان مضرات وخطرا ت ایمانى واخلاقى آن برمسلمانان.

وقتى که این دو جریان براى مردم واضح گردد ، خودبخود افراد جوامع اسلامی ازرسمهایى که از دیدگاه اسلام بدعت  وخرافات محسوب مى شود پرهیز خواهند نمود وبسوى سنّتهای گوهر بار رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم رو خواهند آورد، و با کمال میل و محبت کامل به آنها جامه عمل خواهند پوشاند.

 
(۱) بیان معنی ومفهوم وحقیقت وانواع واقسام بدعت.

شاید هریک از افراد بنزد خودش براى بدعت تعریفى داشته باشد ، ما به تعریف آنها از بدعت کارى نداریم ووارد این بحث نمى شویم که بسیارى از افراد تعریفهاى نادرستى را براى بدعت إرائه مى دهند ، فقط دوست داریم آن تعریفى را براى بدعت إرائه نماییم که خود رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم براى بدعت ارائه نمودند، تا با این تعریف هر کس خودش فکر کند که آیا تعریفى که از بدعت نموده در ست است یاخیر؟

ازمادر مسلمانان عایشه رضى الله عنها روایت است که رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم فرمودند:

«مَنْ أَحْدَثَ فِی أَمْرِنَا هَذَا مَا لَیْسَ مِنْهُ فَهُوَ رَدٌّ»

ترجمه : هرکس چیز جدید وبدعتى را در دستورات ما ایجاد کند که در آن نباشد ، پس آن رد است.

(بخارى، کتاب الصلح، باب إذاإصطلحوا على صلح جور فالصلح مردود)

ودر روایت دیگرى ازعایشه رضى الله عنها روایت است که رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم فرمودند:

«مَنْ عَمِلَ عَمَلًا لَیْسَ عَلَیْهِ أَمْرُنَا فَهُوَ رَدٌّ»

ترجمه : هرکس کار(دینى) را انجام دهد که مطابق با دستورات ما نباشد آن رد است.

(بخارى، کتاب البیوع، باب النجش من یقول لایجوز ذلک البیع)

آنچه از این دو حدیث واضح مى شود این است که : هر گفتار ویا کردارمطابق با دستورات  پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم نباشد آن بدعت است.

لذا اگرکارى ویا جریانى بود که به امور دنیوى بستگى داشت مانند چه نوع ماشین داشته باشیم چه نوع ساختمانى بخود بسازیم ،به این نوع کارها گرچه جدید باشد، در اصطلاح شرعى بدعت گفته نمى شود، وهیچ عالمى به نوع کارها بدعت نگفته است ،زیرا رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم در این باره فرمودند :

«أَنْتُمْ أَعْلَمُ بِأَمْرِ دُنْیَاکُمْ».

ترجمه : شما جریان دنیایتان را از من بهتر مى دانید ، لذا در آن آزاد هستید تا زمانیکه با شریعت مخالفتى نداشته باشد.

(صحیح مسلم ، کتاب الْفَضَائِلِ ، بَابُ وُجُوبِ امْتِثَالِ مَا قَالَهُ شَرْعًا، دُونَ مَا ذَکَرَهُ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مِنْ مَعَایِشِ الدُّنْیَا، عَلَى سَبِیلِ الرَّأْیِ)

ناگفته نماند که علما بزرگواربدعتها را به دودسته تقسیم نموده اند:

 (۱) بدعت مکفّره یعنى : بدعتى که اگر در فردى یافت شود آن فرد را ازدائره ومحدوده اسلام خارج نموده وکافر مى گرداند.

(۲) بدعت مفسّقه یعنى: بدعتى که اگر در فردى یافت شود آن فرد را ازدائره ومحدوده إسلام خارج نمى گرداند ولى او را فاسق گردانده وإیمان او را ناقص مى گرداند.

در این جا لازم مى دانم یک تقسیم نادرست وغلطى را که بعضیها براى بدعت بیان نموده اند را نیز را آورده ودر روشنى احادیث بررسى نمائیم.

بعضیها مى گویند که بدعت بر دو قسم است:

(۱) بدعت حسنه ، یعنى : إضافه جدیدى دردین که نیک و خوب است.

(۲) بدعت سیّئه، یعنى: إضافه جدیدى دردین که بد و زشت است  .
 
این دسته از افراد هدفشان این است که بعضی از بدعتها انجامشان گناه نیست که بجاى خود بلکه انجام آنها ثواب نیز دارد همان دسته از بدعتها که به آن نام بدعت حسنه ، را انتخاب نموده اند.

 وآنها می گویند : فقط به نوع دوّم بدعت (که همان بدعت سیّئه باشد) ، عمل نمودن  گناه است.

این دسته از افراد: در این تقسیمى که براى بدعت بیان نموده اند ، دوچار چند اشتباه شده اند که ما در ذیل به آنها اشاره خواهیم نمود:

(۱) بدعت یعنى إضافه جدید دردین نمى شود که خوب باشد.

چه گونه مى شود به کسى که چیز جدیدى که جزء دین نیست به دین إضافه مى کند ودر دین احکام جدیدی را إیجاد مى کند ما بگوئیم تو کار خوبى کرده اى واین إضافه جدیدى که تو دردین آورده اى خوب وزیباست ، آیا عقلاء ما را بتضاد گوئى وعلماء ما را به تحریف دین متهم نمى کنند.

(۲) آیا با این تقسیم خلاف گفته رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم حرف نزده اند ، زیرا رسول الله صلى الله علیه وآله سلم فرموده اند:

«شَرُّ الْأُمُورِ مُحْدَثَاتُهَا، وَکُلُّ مُحْدَثَهٍ بِدْعَهٌ وَکُلُّ بِدْعَهٍ ضَلَالَهٌ، وَکُلُّ ضَلَالَهٍ فِی النَّارِ»

ترجمه : بدترین امور نوپیداهای در دین است ، هر نوپیدایی در دین بدعت است وهر بدعتی گمراهى است وهر گمراهى انجامش آتش جهنم است.

(سنن نسائی ، کِتَابُ صَلَاهِ الْعِیدَیْنِ ،باب کَیْفَ الْخُطْبَهُ)

 ولى آنها مى گویند خیر بعضى از بدعتها خوب است به جهنم نمى برد که هیچ بلکه باعث اجرو ثواب گشته وما را به بهشت خواهد برد.
 
(۳) آیا مگردین کامل نشده والله متعال در سوره مائده آیه (۳) نفرموده است (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ = امروز دینتان را برایتان کامل نموده ام) ،پس اگر دین کامل شده نیازى نیست که چیزهاى جدیدى را به دین إضافه نمایند وسپس نام بدعت حسنه یعنى : چیزجدید خوب وزیباى إضافه شده به دین ، را بگذارند وبا این طریق راه نفوذ بدعتها را به دین باز کنند.

(۴) آیا این دسته با این تقسیم نادرستى که براى بدعت إرائه نمودند باعث نشدند که بسیارى از خرافات پسندها وبدعت گراها بتوانند بسیارى از خرافات وبدعات وحتى شرکهایشان را براى مردم بنام بدعت حسنه عرض نمایند وبسیارى را فریب دهند.

(۵) آیا این تقسیمشان بدعت نیست زیرا رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم بدعت را به دو قسم تقسیم ننموده بلکه گفته تمام بدعتها  یک نوع اند وهمه گمراهى وباعث رفتن به آتش جهنم مى شوند .

 
آرى در روایت صحیح آمده است که دو نوع سنّت داریم:

۱- سنّت حسنه، یعنى: روش خوب که همان روش رسول الله صلى الله علیه و آله وسلم باشد زیرا خود رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم فرمودند: (خَیْرُ الْهُدَى هُدَى مُحَمَّدٍ)

ترجمه : بهترین روش و طریقه روش و طریق محمّد صلى الله علیه وآله وسلم است.

(صحیح مسلم، کِتَابُ الْجُمُعَهِ بَابُ تَخْفِیفِ الصَّلَاهِ وَالْخُطْبَهِ)

۲- سنّت سیئه یعنى: روش بد وزشت که هما بدعت ونوآوریها وإضافه کاریهای در دین باشد.

آرى داعى دین همانند رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم باید تمام اینها را براى افراد جامعه با حکمت ومتانت توضیح دهد، تا بتواند با فهماندن این حقیقت مردم را ازبدعتگرایى بسوى سنتگرایى واز خرافات گرایى بسوى حقیقت گرایى و سنّت گرایی بکشاند.

برای بهتر فهیمدین این تقسیم برای سنّت به این حدیث صحیحی که در ذیل ذکر می شود توجه نمایید :

عَنْ أَبِی هُرَیْرَهَ، قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: فَحَثَّ عَلَیْهِ، فَقَالَ رَجُلٌ، عِنْدِی کَذَا وَکَذَا، قَالَ، فَمَا بَقِیَ فِی الْمَجْلِسِ رَجُلٌ إِلَّا تَصَدَّقَ عَلَیْهِ بِمَا قَلَّ أَوْ کَثُرَ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «مَنِ اسْتَنَّ خَیْرًا فَاسْتُنَّ بِهِ، کَانَ لَهُ أَجْرُهُ کَامِلًا، وَمِنْ أُجُورِ مَنِ اسْتَنَّ بِهِ، وَلَا یَنْقُصُ مِنْ أُجُورِهِمْ شَیْئًا، وَمَنِ اسْتَنَّ سُنَّهً سَیِّئَهً فَاسْتُنَّ بِهِ، فَعَلَیْهِ وِزْرُهُ کَامِلًا، وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِی اسْتَنَّ بِهِ، وَلَا یَنْقُصُ مِنْ أَوْزَارِهِمْ شَیْئًا».

ترجمه : ابوهریره رضی الله عنه فرمودند : مرد(فقیری) به نزد پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم آمد(و از ایشان در خواست کمک نمود، رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم) برای صدقه دادن و کمک نمودن به او مردم را تشویق و ترغیب نمودند، یک نفری گفت: من این قدر و این قدر(پول و مال) است (برای این فرد آورده و می دهم، به همین ترتیب سایرافراد موجود در آنجا کمک نمودند تا اینکه) باقی نماند فردی در آن مجلس مگر اینکه به آن فرد کمک نموده و صدقه دادند هر آنچه از کم و زیاد برای آنها میسر بود، (در این وقت بود که) رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم (در باره آن اولین فردی که گفت من این قدر و آن قدر به این فرد کمک می کنم و این گفته او باعث شد تا دیگران نیز کمک کنند) فرمودند : هر کس به روش و طریقه خوبی (به احکام دینی ) عمل کند که به آن روش و طریقه خوب (توسط دیگران) عمل شود، برایش ثواب (این عمل به روش خوب) بطورکامل می رسد همان گونه که به عمل کنندگانی (که از اوتأثیرگرفته و به) آن روش و طریقه خوب (عمل نموده) اجر و ثوابهایشان داده می شود، و از اجرو ثوابهایشان چیزی کم نمی شود، و هرکس به روش و طریقه بدی عمل کند و به آن روش و طریقه بد (توسط سایرین) عمل شود ، به فرد (اولی) که به روش بد کرده است گناه کامل می رسد و از گناهان کسانی که (بعد از او) به این روش و طریقه بد عمل کنند داده شده و از گناه (انجام) عمل کنندگان چیزی کم نمی شود .

(سنن ابن ماجه ،المقدمه، بَابُ مَنْ سَنَّ سُنَّهً حَسَنَهً أَوْ سَیِّئَهً)

از دقت به این حدیث کاملا واضح می گردد که (سنت حسنه) امور مجاز شرعی است که فرد به آنها به گونه ای عمل می کند و یا در باره آنها به گونه ای سخن می گوید که باعث تشویق دیگران می شود همانند که آن مرد صدقه دهنده در این حدیث صدقه داد و طوری سخن گفت که باعث تشویق دیگران شد ، و سنت سیئه که همان بدعت است که قبلا تعریف و اقسام آن گذشت و نیاز به توضیح مجدد نیست .
 
(۲) بیان مضرات وخطرات بدعات.

بدعتها وخرافات جز ضرر دینى وإیمانى چیز دیگرى براى یک مسلمان به ارمغان نمى آورند ، بدعات همه وهمه خطر وضرر اند ولى بزرگترین ضررشان این است که إنسان را گمراه نموده به سوى آتش جهنم مى کشانند، رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم مى فرمایند :

«… إِیَّاکُمْ وَمُحْدَثَاتِ الْأُمُورِ، فَإِنَّ کُلَّ مُحْدَثَهٍ بِدْعَهٌ، وَکُلَّ بِدْعَهٍ ضَلَالَهٌ»

ترجمه : شما را هشدار مى دهم که برحذر وبدور باشید ازنوپیداهای که در دین افزوده مى شوند زیرا یقینا هر نوپیدایی در دین بدعت است وهر بدعتى گمراهى است.

(سنن ابی داود ،کِتَاب السُّنَّهِ ، بَابٌ فِی لُزُومِ السُّنَّهِ)

 
ودر روایت صحیح دیگری از رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم چنین آمده است :

«أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ خَیْرَ الْحَدِیثِ کِتَابُ اللهِ، وَخَیْرُ الْهُدَى هُدَى مُحَمَّدٍ، وَشَرُّ الْأُمُورِ مُحْدَثَاتُهَا، وَکُلُّ بِدْعَهٍ ضَلَالَهٌ»

ترجمه : اما بعد : قطعا بهترین سخن کتاب الله است وبهترین روش وطریقه روش وطریقه محمّد صلى الله علیه وآله وسلم است وبدترین کارها نوپیداها (و بدعاتی) است که در دین افزوده مى شوند وهر بدعتى گمراهى است.

(صحیح مسلم ،کتاب الجمعه، باب تخفیف الصلاه والخطبه)

وعبدالله بن عمر رضى الله عنه مى فرماید: کل بدعه ضلاله وإن رآها الناس حسنا.

یعنى : هر بدعتی گمراهى است گرچه مردم آن را نیک بدانند.

(کتاب السنه ، محمد بن نصر المروزى حدیث شماره (۸۳) ).

وعبد الله بن مسعود رضى الله عنه مى فرمایند:

إتبعوا ولاتبتدعوا ، قد کفیتم وکل بدعه ضلاله.

یعنى : از رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم پیروى کنید وبدعت ایجاد نکنید زیرا شما کفایت شدید (یعنى تمام مسائل براى شما بیان شده که نیاز به ایجاد بدعت ندارید) وهر بدعت وایجاد چیزجدید در دین گمراهى است.

(کتاب السنه ، محمد بن نصر المروزى حدیث شماره (۷۹) ).

 

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …