ملامت نفس

امام ابن قیم جوزیه

ملامت نفس به سبب کوتاهی در عبودیت و اطاعت خداوند کار صدیقین است. و این کار گاهی چندین برابر کردار و گفتاری نیک انسان را به خداوند نزدیک می‌نماید.
ابن ابی دنیا از مالک بن دینار نقل نموده که: «عده‌ای از مردم بنی اسرائیل روز عید در یکی از عبادتگاه‌های خود بودند که جوانی آمده و در کنار او در عبادتگاه ایستاد و گفت: شایسته نیست آدمی همچون من وارد جمع شما بشود! من آدم بدی هستم و فلان و فلان کار خلاف را انجام داده‌ام و همچنان از خود بدگویی می‌کرد.
تا این که خداوند بر پیامبر ایشان وحی فرستاد که فلان جوان از جمله صدیقین است».
امام احمد می‌گوید: محمد بن حسن بن انس می‌گوید: منذر از وهب نقل نموده که «مردی جهانگرد هفتاد سال خداوند را عبادت کرده بود. او روزی در پیشگاه خداوند عبادت‌های خود را اندک می‌شمرد، و از بارگاه با عظمت او عذرخواهی می‌کرد!
ندایی از جانب خداوند به او رسید که این دعا و سخنت از عبادت هفتاد ساله‌ات، برای من شیرین‌تر و محبوب‌تر بود!»
همچنین امام احمد روایت نموده که: «حضرت عیسی ( فرمود: من رقیق القلب هستم و نفس خود را ضعیف می‌شمارم! خود شما از من سؤال کنید!».
امام احمد از عبدالله بن رباح انصاری روایت نموده که:
«داود به میان بزرگترین اجتماع مردم بنی اسرائیل می‌رفت و در میان ایشان می‌نشست و می‌گفت: خداوندا! با من مسکین در میان این مساکین مهربان باش».
از عمران بن موسی القصیر روایت شده که گفته است:
«موسی ( روزی گفت: پروردگارا! کجا تو را جستجو کنم؟
خداوند فرمود: مرا نزد دل شکستگان بیاب! من هر روز مقداری به ایشان نزدیک می‌شوم، اگر این نبود نابود می‌شدند».

در کتاب «الزهد» امام احمد آمده است: «فردی از افراد بنی اسرائیل برای برآورده‌شدن نیازی شصت سال خداوند را عبادت کرد، اما به هدف و مقصود خود نرسید!
او روزی به خود گفت: سوگند به خداوند اگر خیر و نیکی در تو می‌بود، به مقصد خود می‌رسیدی!
شب کسی به خوابش آمد و به او گفت: همان لحظه‌ای را که نفس خود را در آن خوار شمردی و ملامت کردی می‌بینی؟ آن لحظه از عبادت آن شصت سال تو با ارزش‌تر بوده است».

مقاله پیشنهادی

چقدر شکایت می‌کنی و می‌گویی که فقیر هستم و حال آنکه زمین و آسمان و ستاره‌ها، از آنِ تو هستند

ایلیا ابوماضی می‌گوید: کم تشتکی وتقول أنک معدم   والأرض ملک والسماء والأنجم «چقدر شکایت …