مقدم نمودن رای محض بر نصوص

«الرای» در اصل مصدر «رای الشیء یراه رایا» می باشد.[۱]

اقسام رای: رای به سه دسته تقسیم می شود:

۱- رایی که در باطل بودن آن تردیدی نیست. ۲- رای صحیح ۳- رایی که درستی و نادرستی آن مشتبه است.

سلف صالح به این سه قسم اشاره کرده اند. چنانکه رای صحیح را به کار برده و بدان عمل کردند و بر مبنای آن فتوا داده  و سخن گفتن بر اساس آن را جایز دانسته اند و رای باطل را مذموم دانسته و از عمل کردن و فتوا دادن و قضاوت کردن بر مبنای آن منع کرده اند. و زبان به ذم آن و نکوهش پیروان آن گشوده اند.

اما در مورد بخش سوم از انواع رای، عمل و فتوا و قضاوت بر مبنای آن را به هنگام ضرورت جایز دانسته اند چنانکه چاره ای جز آن نباشد. و هیچکس را به عمل بر مبنای آن ملزم نکرده اند و مخالفت با آن را تحریم نکرده و مخالفت با آن را مخالفت با دین تلقی نکردند بلکه نهایت امر این بوده که شخص را میان قبول و رد آن مخیر گذاشته اند. و آن همچون خوراک و نوشیدنی است که در حالت عادی حرام است اما برای مضطر مباح می باشد. چنانکه امام احمد می گوید: «در مورد قیاس از امام شافعی سوال کردم، پس به من گفت: به هنگام ضرورت از آن استفاده می شود». و استفاده آنها از این نوع رای، به قدر ضرورت بوده و در آن افراط نمی کردند و آن را گسترش نمی دادند. و به بخش های مختلفی تقسیم نمی کردند. چنانکه متاخرین چنین عملکردی داشته و اینگونه با روی آوردن به آن از نصوص و آثار غافل شده اند».

 

 

[۱] – نگا: اعلام الموقعین، ابن قیم

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …