دو شهر را در نظر بگیرید:
۱. شهری اسلامی که مبتنی بر شریعت اسلامی و وحی ربانی است: و مشروبات، روسپی گری، قمار و مواد مخدر در آن ممنوع می باشد به این دلیل که نهی شارع (الله متعال) بوده و بوسیلۀ این احکام، آنها را منع نموده است = و این چیزیست که در دوران خلافت راشده اتفاق افتاد آنگاه که فقر به حداقل رسید، و رذیلت و فحشا و بداخلاقی رخت بر بست.
۲. شهری سکولار که مبتنی بر قوانین بشری است: که مشروبات، روسپی گری، قمار و مواد مخدر در آن با ادعای آزادی و احترام به دیگران جایز و آزاد می باشد = و این چیزیست که امروزه از خلال آمارهایی مشاهده می کنیم که برخی را انتشار دادیم.
نتیجۀ نظری این فرق و تفاوت:
شهر سکولار دارای ارقام قیاسی بیماری های جنسی، تصادفات رانندگی ناشی از مستی، افزایش بچه های سرراهی، هدر دادن و اسراف بیش از حد مال بسبب قمار، بیماری های تنفسی بسبب دود، انتشار فحشا و تجارت دختران و… است،
در مقابل نسبت این معضلات در شهر اسلامی بسیار اندک می باشد.
در این تفاوت تئوریک فرعی بیاندیش و از خودت بپرس: این در امور فرعی است، اما اصولی که سبب می شود سکولاریسم تضاد کامل با اسلام داشته باشد جای خود دارد زیرا به سادگی می توان گفت که سکولاریسم به انسانی کردن هر آنچه الهی است و خدایی کردن هر آنچه مادی انسانی است فرا می خواند!
ای سکولارها آیا از این نتیجه شرم نمی کنید؟!