خداوند انسانرا آزاد آفریده است* خدای متعال انسان را عبث نیافرید بلکه به تمام بندگان عقل و فطرت داده و تکالیف و احکام خود را بوسیله انبیاء و کتب آسمانی برای مردم ارسال نموده و حجت را بر آنها تمام کرده است لکن آدمیان را در پذیرش دین و عمل به احکام الهی مختار و آزاد گذارده است.
زمین و آسمان، خورشید و ستارگان و سایر موجودات و مخلوقات اعم از جمادات و نباتات و حیوانات تماماً مجبور جبر نظام آفرینش هستند و هیچکدام دارای اراده و اختیار نیستند. تنها بشر آزاد است. انسان که اشرف مخلوقات است بدین جهت است که خداوند بعضی از صفات و اسماء خود را به او عطا فرموده و اورا خلیفه و جانشین خود «إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً» (بقره/۳۰) در زمین قرار داده است. از جمله صفاتی که پروردگار به بندگان مرحمت کرده نیروی اختیار و قدرت انتخاب است چنانچه در قرآن کریم سوره ۳۳ آیه ۷۲ فرموده:
(إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَهَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَن یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا)
یعنی ما امانت اختیار را بر آسمان ها و زمین و کوهها عرضه داشتیم همه آنها از تحمل آن اباء کردند و هراس داشتند و انسان آنرا بر عهده گرفت و همواره انسان ستم پیشه و جاهل است. امانت در آیه شریفه بمعنای عقل و اختیار و قدرت انتخاب و حرکت بسوی تکامل است که مخصوص انسانها میباشد.
خدای متعال فعّال ما یشاء است یعنی با اراده و اختیار خودش هر تصمیمی اتخاذ کند انجام میدهد و لذا نمونه این صفت را هم به جانشین زمینی اش مرحمت فرموده و آنها را مجبور به قبول دین و ایمان نکرده است. مشیت و اراده باریتعالی در مورد خلیفه خودش این بوده که هر انسانی آزمایش شود و با نیروی اراده و اختیار در صراط مستقیم گام بردارد و حرکت کند و به کمال برسد.
از اینجهت قیم و سرپرست برای بندگان تعیین نکرده است.
بهتر است به آیات شریفه قرآن توجه فرمائید که در سوره ۷۶ آیه ۳ فرموده:
(إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا) ترجمه: ما راه را به انسان نشان دادیم خواه شکرگزار باشد خواه کافر گردد.
همچنین در سوره ۱۸ آیه ۲۹ فرموده: (وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّکُمْ فَمَن شَاء فَلْیُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْیَکْفُرْ) ترجمه: و بگو حقیقت از جانب پروردگارتان آمده است هرکس بخواهد ایمان آورد و هرکه بخواهد کافر شود.
در آیات قرآن کاملاً واضح است که خدواند انسانرا در انتخاب دین و عمل به احکام مجبور نکرده و حتی پیامبران هم ضامن اجرای اعمال مردم نبوده اند.
خدا در سوره ۵ آیه ۹۹ فرموده: (مَّا عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاَغُ وَاللّهُ یَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَکْتُمُونَ) ترجمه: پیامبر غیر از ابلاغ رسالت وظیفه ای ندارد و خداوند آنچه را آشکار سازید و پنهان نمائید میداند.
خدا در سوره قصص آیه ۵۶ به پیامبر فرموده: (إِنَّکَ لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَن یَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ)
ترجمه: تو نمیتوانی آنکس را که دوست داری هدایت کنی بلکه خدا هرکه را بخواهد هدایت میکند. تو وظیفه داری پیام خدا را ابلاغ کنی. تو وظیفه داری در امور، با مردم مشورت کنی. در سوره آل عمران آیه ۱۵۹ در مورد کسانیکه بایستی پیامبر از خطاهای آنها بگذرد و آنانرا مورد عفو قرار دهد و از خدا برای آنها استغفار نماید فرموده: (فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ) ترجمه: پس آنها را عفو کن و برایشان آمرزش بخواه و با آنها در امور مشورت کن.
آیا دیکتاتورهای مذهبی که خود را به اسلام نسبت می دهند از این آیات واضحه قرآن شرم نمیکنند که با استبداد فکری و فرقه ای مردم را فریب داده و دین خدا را بدنام کرده و برخلاف نصوص قرآن ولایت مطلقه برای فقیه ساخته اند؟؟
خداوند در سوره یونس آیه ۹۹ به پیامبر فرموده: (وَلَوْ شَاء رَبُّکَ لآمَنَ مَن فِی الأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعًا أَفَأَنتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُواْ مُؤْمِنِینَ)
ترجمه: اگر پروردگار تو میخواست همه اهل زمین جبراً ایمان می آوردند.
تو چگونه میتوانی مردم را مجبور کنی که ایمان بیاورند!!
دینی که پروردگار عالم توسط پیامبران برای اصلاح جامعه نازل فرموده که نشان دهنده قانون ثابت و فرمانروائی ذات احدیت میباشد و عدم پذیرش آن نقض غرض خداوند است، مع الوصف مردم را در قبول کردن این دین آزاد گذارده و مجبور نکرده و در سوره ۲ آیه ۲۵۶ فرموده:
(لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ)
ترجمه: در پذیرش دین اکراه و اجباری نیست. محققاً راه ارشاد و کمال از راه ضلالت آشکار شده است، هرکس به طغیان کننده ها کافر شود و به خدا ایمان آورد قطعاً به دستگیره محکم چنگ زده که هرگز گسسته نمیشود و خدا شنوا و دانا است.
ملاحظه میفرمائید که از دیدگاه قرآن دین مقدس اسلام، تحمیلی و اجباری نیست. حتی افراد کافر که جنگ طلب نباشند آنها هم در کفر خودشان آزادند.
خداوند در قرآن به پیامبر فرموده: (قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ)
در زبان عرب واژه «أیّها» برای احترام است یعنی بگو ای آقایان محترم که کافر هستید من معبود شما را عبادت نمیکنم شما هم معبود مرا نپذیرفته اید.
(لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ) ترجمه: شما بدین خودتان باشید من هم به دین خودم هستم.
آیا با اینهمه فرمایشان خداوند، چگونه شیاطین جنی و انسی به خودشان اجازه میدهند که قیم بر مردم بوده و حکومت کنند و ولایت مطلقه داشته باشند؟؟
—- فقاهت انحصاری نیست
طی مباحث گذشته در انواع ولایت توضیح دادیم که ولایت مطلقه تکوینی مخصوص خداوند است. و ولایت تشریعی برای بندگان مؤمن وضع گردیده. به این معنا که همه مؤمنین در هر زمان و مکان، بواسطه ایمان داشتن به خداوند با یکدیگر ولایت دارند. چنانچه خداوند در سوره توبه آیه ۷۱ فرموده: (وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ) ترجمه: مردان و زنان با ایمان دوستان یکدیگرند.
همچنانکه خدای متعال، صیغه اخوت و برادری اهل ایمان را جاری کرده و در سوره حجرات آیه ۱۰ فرموده: (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ) ترجمه: افراد با ایمان با یکدیگر برادرند.
نتیجه اینکه ملاک ولایت و اخوت در آیات قران، ایمان به خداوند است.
واژه «مؤمنون» جمع است، مفرد نیست، مربوط به یک فرد نمی باشد. تمام مردان مؤمن با یکدیگر برادر هستند و ولایت دارند.
همه زنان با ایمان هم با یکدیگر خواهر هستند و ولایت دارند.
این مفهوم ولایت به معنای محبت و نصرت و برادری اهل ایمان با یکدیگر است.
ولایت در قرآن منبعث از ایمان است. ولایت وجه اشتراک میان همه مؤمنین است. ولایت در قرآن یک جانبه نیست، مربوط به یک نفر نمیباشد و هیچ ارتباطی با فقاهت ندارد. این ولایت مطلقه ای که به فقاهت چسبانده اند برخلاف نصوص قرآنی است.
آنچه مسلم است هر فقیهی ایمان ندارد چون آن فقیهی که ادعای خدائی میکند و خود را صاحب اختیار و قیّم دیگران میداند، اصلاً ایمان ندارد و از همین جهت واژه و عبارت «ولایت فقیه» ساختگی و غلط است. و اما فقیه مؤمن هم بسیار کمیاب است. آن فقهائی که چنین ادعائی نداشته باشند اگر دیکتاتور و ریاست طلب نباشند، اگر مروج بدعتها نباشند، اگر تبلیغ موهومات و خرافات نکنند، اگر فتوای برخلاف قرآن ندهند، اگر امتیازات نژادی را لغو کنند، اگر لباس تفاخر نپوشند، اگر از راه دین ارتزاق ننمایند، اگر قرآن را امام خودشان بدانند و خودشان امام قرآن نباشند.
فرض میکنیم چنین فقهائی بوده باشند، در اینصورت چون آنان اهل ایمان هستند، نه بر اساس فقاهتشان، بلکه بواسطه ایمانشان همگی آنها بر یکدیگر ولایت ایمانی خواهند داشت.
هر ولایتی که این یکی بر دیگران دارد همین ولایت را دیگران هم بر این خواهند داشت.
ولایت چون بر مبنای ایمان است همه مؤمنین با یکدیگر ولایت دارند. در قانون اسلام و به حکم قرآن، ولایت طرفینی و همه جانبه است و در انحصار یک نفر نیست. به چه دلیل فقط یک نفر بر دیگران ولایت دارد؟ به چه دلیل فقاهت در لباس عبا و عمامه محدود شده؟
بنابراین هر فقیهی اگر مؤمن باشد!! بر سایر مؤمنین ولایت داشته و تمامی مؤمنین هم بر او ولایت دارند.
— پیامبران بر جان و مال و سرنوشت مردم مسلط نبوده اند.
اگر شیعیان با قرآن مأنوس بودند و فرمایشات خداوند در مورد پیامبران را میدانستند هرگز تن به ذلّت و تفرعن نمیدادند و حاضر نمیشدند یک فرد خودکامه به نام دین و مذهب توده مردم را استحمار نماید.
در اینجا تعدادی از آیات قرآن را برای روشن شدن اذهان عمومی نقل میکنیم تا همگان بفهمند که دین اسلام اجازه نمیدهد یک نفر متولی جامعه شود و برای آنها تصمیم بگیرد.
خداوند در سوره نساء آیه ۸۰ فرموده:
(مَّنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا)ترجمه: هرکس که اطاعت از رسول کند محققاّ خدا را اطاعت کرده است و هرکس که روی بگرداند، ای پیامبر ما تو را نفرستادیم که بر ایشان حافظ و نگهبان باشی.
در این آیه اطاعت نمودن از رسول، اگرچه در اجرای احکام خداوند است لکن فرموده هرکسی حتی در عمل به احکام خدا هم آزاد است و ای پیامبر تو وظیفه مراقبت و محافظت در اعمال آنها نداری.
خدا در سوره انعام آیه ۱۰۴ به پیامبر خود چنین فرموده که به مردم بگوید:
(قَدْ جَاءکُم بَصَآئِرُ مِن رَّبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِیَ فَعَلَیْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ)
ترجمه: محققاً بصیرتها از جانب پروردگارتان برای شما آمد، پس هرکس بینا شود برای خویشتن است و آنکس که کور باشد به ضرر خویش خواهد بود و من حافظ و نگهبان شما نیستم.
در سوره هود آیه ۸۶ همین عبارت « وَمَا أَنَاْ عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ » تکرار شده. یعنی پیامبر فرموده حفاظت و مراقبت شما بر عهده من نیست. در سوره ق آیه ۴۵ فرموده:
(نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَقُولُونَ وَمَا أَنتَ عَلَیْهِم بِجَبَّارٍ فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ مَن یَخَافُ وَعِیدِ)
ترجمه: ما داناترین به آنچه میگویند و تو بر آنها فرمان روای جبّار نیستی تو تنها قرآن را یادآوری کن به آنکس که از بیم دادن بترسد.
در سوره مائده آیه ۹۹ فرموده:(مَّا عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاَغُ وَاللّهُ یَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَکْتُمُونَ) یعنی پیامبر وظیفه ای جز ابلاغ ندارد و خدا آنچه را آشکار یا کتمان کنید میداند. خدا در قرآن به پیامبر فرموده وظیفه تو ابلاغ آیات الهی است ولی تو حافظ و نگهبان مردم نیستی، تو تحمیل کننده و جبّار نیستی، بازگشت مردم و حساب آنها با خداوند است، حسابرسی مردم بر عهده تو نیست. این فرمایش خداوند در قرآن است که در سوره انعام آیه ۵۲ فرموده:
(وَلاَ تَطْرُدِ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاهِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَیْکَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَیْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِکَ عَلَیْهِم مِّن شَیْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَکُونَ مِنَ الظَّالِمِینَ)
ترجمه: کسانیکه صبح و شام پروردگار خوشانرا میخوانند و خواهان رضای او هستند طرد مکن که هیچگونه حساب آنها بر تو نیست و هیچ چیز از حساب تو هم بر آنها نیست. اگر آنها را طرد کنی و برانی از ظالمین خواهی بود.
خدا در قرآن به پیامبر بزرگ فرموده: مردم خداجوی را نرنجان، هیچگونه از حساب آنها به تو مربوط نیست. امّا فقیه دروغین آخرالزمان ادعای «ولایت مطلق» دارد و خود را قیم، صاحب اختیار، و تصمیم گیر جامعه میداند!!
خدا به پیامبر در سوره قصص آیه ۵۶ فرموده: (إِنَّکَ لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَن یَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ) ترجمه: همانا تو آنرا که دوست داری نمیتوانی هدایت کنی، لکن خداوند است که هرکس را بخواهد هدایت میکند و او به هدایت یافتگان آگاهتر است.
خداوند متعال به فرستاده خود در سوره غاشیه آیات ۲۱ تا ۲۶ اینچنین فرموده: (فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَکِّرٌ * لَّسْتَ عَلَیْهِم بِمُصَیْطِرٍ * إِلَّا مَن تَوَلَّى وَکَفَرَ * فَیُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَکْبَرَ * إِنَّ إِلَیْنَا إِیَابَهُمْ * ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا حِسَابَهُمْ)
ترجمه: ای پیامبر پس تو مردم را تذکر بده جز این نیست که تو فقط تذکر دهنده هستی. تو بر آنها سیطره و تسلط نداری، اما کسیکه روی گردانده و کافر شود، پس خدا به عذاب بزگتر آخرت گرفتارشان خواهد کرد، محققاً بازگشت آنها بسوی ما است، سپس حساب آنها هم بر ما میباشد.
آیا اینهمه آیات بینات قرآن کافی نیست که ما بفهمیم خداوند انسانها را آزاد آفریده و در عمل آنها را مختار قرار داده و به هیچکس اجازه نداده که قیم و سرپرست و تصمیم گیر برای دیگران باشد (مگر برای اطفال صغیر و دیوانگان).
بناء براین بر مبنای این آیات واضحه قرآن میگوئیم «ولایت فقیه» جعلی و ساخته شده بدست افراد قدرت طلب و استثمارگر و بر خلاف قرآن است.