مفهوم تلفیق

تلفیق از لحاظ لغوی: از ریشۀ لفق می­باشد. ابن اثیر می‌گوید: لفق در حدیث لقمان «صفّاق لفّاق» آمده و همچنین در روایتی با لام ذکر شده است و لفاق، کسی است که مطلوب را نمی‌یابد و قد لفق و لفّق آمده که صیغۀ مجرد و مزید به یک معنا هستند.([۱]) ابن منظور می‌گوید: «لفقتُ الثوب ألفقه لفقاً»: یک طرف لباس را برای دوختن، روی طرف دیگرش گذاشتم و تلفیق از صیغۀ مجردش دایرۀ وسیع‌تری دارد.

تلافق القومُ: یعنی امورشان مرتب و ردیف شد. أحادیث مُلفّقه یعنی دروغ‌های آراسته شده و اللّفاق: کسی است که مطلوب خود را نمی‌یابد، عرب می‌گوید لفقَ فلان: یعنی امری را پیگیری کرد، ولی آن را نیافت.([۲])همچنین قسمتی از آن چیزی را که صاحب لسان‌العرب ذکر کرده در تمام قاموس‌ها آمده است. بنابراین، می‌توان دریافت که تلفیق یعنی جمع بین دو چیز که در اصل از هم جدا باشند و برای قصدی جمع شده‌اند.

و از لحاظ اصطلاحی: «التلفیق هو الإتیان بکیفیه لایقول المجتهدُ»، تلفیق عبارت است از انجام کاری مبتنی بر آرای چند مذهب؛ به گونه‌ای که این عمل در نزد هیچ‌یک از مذاهب به تنهایی صحیح نباشد، خواه این بطلانِ عمل در نزد امام متبوع خود باشد و یا نزد امام مذهب دیگری که به او در این مسئله از وی تقلید کرده است. در واقع تلفیق درهم­آمیختن دیدگاه‌های مختلف فقها و مذاهب است به­گونه­ای که مجموع آن‌ها در هیچ مذهبی وجود ندارد. مثال تلفیق در عبادت مانند اینکه شخصی بنابر تقلید از مذهب شافعی در وضو به مسح قسمتی از سر اکتفا نماید و سپس در اینکه لمس زن نامحرم موجب نقض وضو نیست به ابوحنیفه و یا مالک تقلید کند و با آن وضو، نمازی ادا نماید که هیچ‌یک از امامان مذاهب قائل به صحت چنین وضویی نیستند.([۳])

 

 

([۱])ابن أثیر، النهایه، ۴/۲۶۱٫

([۲]) ابن منظور، لسان العرب، ماده لَفَقَ،۱۰/۳۳۰

([۳]) احمد نعمتی، اجتهاد و سیر تاریخی آن، ص ۲۸ و ۲۸۱ به نقل از( شرح أسنوی، ۳/۲۶۶ و عمده التحقیق فی‌التقلید والتلفیق.)

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …